رد حدیث «محبت شیخین شرط ورود به بهشت» توسط علمای اهل سنت
معاویه بن ابوسفیان هنگامیکه رسماً به حکومت شامات رسید و در مقابل خود مخالف و معترضی [مانند خلیفهی مسلمین، یعنی حضرت علی (علیهالسلام) را که به شهادت رسیده بود] ندید، با دستور به حاکمان زیردست خود در مناطق مختلف بلاد اسلامی، جعل و نشر احادیث ساختگی و دروغین را آغاز کرد و برای هر حدیثی قدر و ارزش و قیمت خاصی را معین کرد. دنیاپرستان هم برای رسیدن به جوایز دنیایی معاویه، از هیچ کوششی فرو گذار نکردند و برای صحت روایات دروغین و جعلی خود، آن را به افراد مشهوری مانند حضرت علی (علیهالسلام) و دیگر صحابهی سرشناس نسبت دادند تا رنگ و بوی حقیقی به خود بگیرد و واقعی جلوه کند. این احادیث به مرور از شهرت در بین مردم به کتب روایی، تفسیری و ... وارد گردید و شد آنچه که نباید میشد؛ فلذا در قرون بعدی، منجر به اختلافات و انحرافات عدیدهای در میان مسلمانان گردید و امت یکپارچه پیامبر اسلام در همان دو، سه قرن اول، به مذاهب مختلف اسلامی تبدیل گشت و انسجام مسلمین از هم گسسته شد.
اما آنچه حائز اهمیت است این است که، اولاً: هر چند افکار شوم و پلید بنیامیه در نابودی دین اسلام به سرانجام نرسید، اما آن اختلافات هنوز هم بعد از هزار و اندی سال، در میان مذاهب اسلامی وجود دارد که مسبب اصلی آن، بنیامیه و تابعین ایشان هستند؛ ثانیاً: علمای اهل فن و محدثین از اهل سنت با سعی و تلاش بلیغ خود، تمام احادیث نه، بلکه حداقل بخشی از آن را مورد نقد و بررسی قرار دادند و صحیح را از غیر صحیح جدا کردند تا دیگران به بیراهه کشیده نشوند.
از جملهی آن احادیث جعلی و ساختگی که ناجوانمردانه به ساحت مقدس پیامبر اکرم نسبت داده شده، این حدیث دروغین است که ابوهریره نقل میکند که: «قال رسول الله لعلی بن ابیطالب: یا علی (ع) أحبب هذین الشیخین (ابابکر و عمر) تدخل الجنه.[1] پیامبر فرمود: ای علی! این دو (ابابکر و عمر) را دوست بدار، تا وارد بهشت شوی.»
در ردّ این حدیث ساختگی و دروغین، ابن جوزی در کتاب خود تصریح به جعل و وضع آن میکند و میگوید: «الحدیث الثالث: اخبرنا عبدالرحمن بن محمد قال ثنا احمد بن علی بن ثابت... قال: «رایت النبیّ متّکئاً علی علی-ع- و اذا ابوبکر و عمر فقد أقبلا، فقال: یا ابوالحسن أحبهما فبحبّهما تدخل الجنه» هذا حدیث موضوع و هو مما وضعه الأشنانی...[2] رسول خدا را دیدم که بر حضرت علی (علیهالسلام) تکیه کرده بود و در این هنگام ابابکر و عمر آمدند. پیامبر فرمودند ای ابوالحسن! دوست بدار این دو را، زیرا به دوستی این دو داخل بهشت میشوی؛ این حدیث جعلی است و اشنانی آن را ساخته است.»
ذهبی در کتاب خود حکم به مجعول و ساختگی بودن این حدیث میکند و مینویسد: «حسن بن مکّی حدیث باطلی را برایش سند صحیح ساخته...»[3] سیوطی نیز اشنانی را جاعل این حدیث دانسته و گفته ذهبی این حدیث را باطل میداند.[4] و شوکانی نیز بعد از نقل این حدیث میگوید: «خطیب بغدادی این روایت را از «عبدالله بن ابی اوفی» نقل کرده و این حدیث ساختگی و مجعول است و از ابوهریره نیز نقل شده، ولی صحیح نیست.»[5]
ابن عراق نیز همین مطالب را بیان میکند و در ادامه مطالب سیوطی که در پایان مطالبش، سندی را برای این حدیث نقل کرده و بدون تضعیف از آن گذشته و با عبارت «والله اعلم» آن را به گونهای تایید کرده، میآورد و عبارت ذهبی در شرح حال محمد بن احمد بن سعید بن فرقد را که گفته او دارای احادیث منکر است، میآورد و به این صورت این سند از این حدیث را تضعیف میکند.[6]
در نتیجه چون در سلسله سند این حدیث خدشه و اشکال وجود دارد، فلذا این حدیث از درجهی اعتبار و ارزش (حتی نزد علمای اهل سنت) ساقط است، پس فضیلتی هم برای شیخین محسوب نمیشود.
فاعتبروا یا اولی الابصار
پینوشت:
[1]. تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج1 ص261 رقم67.
[2]. الموضوعات، ابن جوزی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج1 ص240. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. میزان الاعتدال، ذهبی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج2 ص276 رقم1957.
[4]. اللالی المصنوعه، سیوطی، دار المعرفه، ج1، ص305و306. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. الفوائد المجوعه، شوکانی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ص338.
[6]. تنزیه الشریعه، ابن العراق، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج1 ص347. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید