کلام شعبی در رابطه با کینه عمر نسبت به ابوبکر
ابن ابیالحدید از مجالد بن سعید روایت میکند که گفت: صبحگاهی نزد شعبی رفتم تا در مورد روایتی از ابن مسعود از او بپرسم. من خود را معرفی کردم و گفتم خداوند امورات تو را اصلاح کند. ابن مسعود میگفت: هیچگاه برای گروهی حدیثی را نگفتم که عقلشان به دریافت آن نرسد، جز آنکه برای برخی از ایشان موجب فتنه شد. شعبی گفت: آری چنین میگفت. ابن عباس نیز با آنکه گنجینههای علم را داشت، آنها را به اهلش میسپرد و از نااهلان میپوشانید. در همین حال بود که مردی از قبیله «ازد» آمد و نزد ما نشست و ما شروع به صحبت در مورد ابوبکر و عمر کردیم، شعبی خندید و گفت: کینهی عجیبی نسبت به ابوبکر در سینهی عمر بن خطاب بود. مرد ازدی گفت به خدا قسم نه دیدهایم و نه شنیدهایم که شخصی بهتر از آنچه عمر در مورد ابوبکر گفته است، در مورد کسی گفته باشد.
شعبی به من رو کرد و گفت: پاسخ سؤال تو این است، آنگاه رو به آن مرد گفت ای برادر ازدی، با این حدیث «بیعتی شتابزده بود که خداوند شرّش را بازداشت» چه میکنی؟ آیا به نظر تو، اگر دشمنی بخواهد آنچه در بین مردم ساخته است را ویران کند، بیش از این سخن در مورد ابوبکر میتواند دست به ویرانگری و تخریب بزند؟ مرد ازدی گفت سبحان الله! ای اباعمر و این تویی که چنین میگویی، شعبی گفت این را من میگویم؟ عمر بن خطاب این مطلب را در برابر همگان گفت، میخواهی بپذیر و یا آن را واگذار و رهایش کن. آن مرد با عصبانیت برخاست، در حالیکه سخنی را زیر لب میگفت که من نفهمیدم. مجالد میگوید: به شعبی گفتم به نظر من این مرد سخنانت را نزد مردم بازگو میکند. شعبی گفت من این را نمیپوشانم، آخر چیزی را که عمر بن خطاب مخفی نکرده و نزد همگان گفت را من بپوشانم و از آن بترسم؟! خود شماها نیز این را به همه بگویید و هر چه در توان دارید آن را پخش کنید.
شرح نهج البلاغه، ابن ابیالحدید، ج2، ص30.
مقاله: «کینه خلفا نسبت به یکدیگر از زبان شعبی، راوی اهل سنت»
دریافت فایل | حجم فایل |
---|---|
320763.rar | 665.91 کیلوبایت |
افزودن نظر جدید