درخواست خدمتکار و گرفتن دستور تسبیح امیرالمؤمنین و تسبیح حضرت زهرا
ابن سعد نقل میکند:
روزی علی (علیهالسلام) به فاطمه (علیهاالسلام) گفت: به خدا سوگند چندان آبکشی و کار کردهام که سینهام تنگی گرفته است، اینک خداوند برای پدرت اسیرانی را فراهم آورده است. به حضورش برو و از حضرتش خدمتکاری بخواه. فاطمه گفت: به خدا سوگند من هم چندان دستاس کردهام که دستهایم تاولزده است. فاطمه به محضر رسول خدا رفت، آن حضرت از او پرسید دختر عزیزم به چه منظور آمدهای؟ حضرت شرم کرد که خواسته خود را بگوید و گفت: برای عرض سلام آمدهام و برگشت. علی (علیهالسلام) از او پرسید چه کردی؟ گفت: شرم کردم که چیزی از رسول خدا بخواهم. آنگاه هر دو به محضر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بازگشتند، علی (علیهالسلام) عرضه داشت: ای رسول خدا چندان کار و آبکشی کردهام که سینهام تنگی گرفته و دردمند شده است. فاطمه (علیهاالسلام) عرضه داشت چندان دستاس کردم که دستهایم تاولزده است، اینک که خداوند اسیران جنگی و گشایشی را فراهم فرموده است، خدمتکاری به ما عنایت فرمای.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: «به خدا سوگند به شما نخواهم داد و اهل صفه را که از گرسنگی شکمهایشان به پشت آنها چسبیده است، رها نمیکنم بهویژه که چیزی برای هزینه کردن بر ایشان نمییابم، من این بردگان جنگی را میفروشم و بهای آن را بر ایشان هزینه میکنم. علی و فاطمه برگشتند، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) اندکی بعد به خانه آن دو آمد و آنان زیر چادر یا پارچهای بودند، پارچهای که اگر سرهای خود را میپوشاندند پاهایشان از آن بیرون و برهنه میماند و اگر پاهایشان را میپوشیدند سرهایشان برهنه میماند، آن دو به احترام پیامبر از جای برخاستند، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: بر جای خود باشید، آیا دوست دارید شمارا به چیزی آگاه کنم که بهتر از چیزی است که از من خواستید؟ گفتند: آری. فرمود: کلماتی است که جبریل به من آموخته است، در پی هر نماز ده بار سبحانالله و ده بار الحمد للّه و ده بار تکبیر بگویید و چون به بستر خویش میروید سیوسه بار سبحانالله و سیوسه بار الحمد للّه و سیوچهار بار تکبیر بگویید.
محمد بن سعد کاتب واقدی، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج8، ص23-24.
مقاله: «نگاهی به زندگی علی و فاطمه (علیهما السلام)»
دریافت فایل | حجم فایل |
---|---|
180999.rar | 688.56 کیلوبایت |
افزودن نظر جدید