پیروان عرفان حلقه: شفاعت فقط از آن خداست!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- از جمله انحرافات موجود در بین پیروان عرفان حلقه، عدم اعتقاد به شفاعت و همینطور حاجتروا کردن معصومین (علیهمالسلام) است. در حالی که در آیات قرآن و روایات معتبر دینی موضوع شفاعت و همین چنین برآورده کردن حاجت مردم توسط این خاندان مطهر از مسلمات تاریخی و اعتقادی است. از جمله آیات شفاعت میتوان به آیات زیر اشاره کرد. «مَن ذَا الَّذِی یشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ؛[بقره/ 255] کیست که در نزد خداوند برای دیگران شفاعت کند مگر به اذن او؟» و این آیه شریفه «مَا مِن شَفِیعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ؛[یونس/3] شفیعی نیست مگر پس از اذن او» همچنین «یوْمَئِذٍ لا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلاّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِی لَهُ قَوْلا؛[طه/109] در آن روز (قیامت) شفاعت هیچ کس سودی نبخشد جز آن کس که خدای رحمان به او رخصت شفاعت داده و سخنش مورد پسند او گردیده است.»
در روایتی از حضرت على (عليهالسلام) و او از رسول خدا (صلىاللهعليهوآله) نقل كرده كه فرمود:«ثَلاَثَةٌ يَشْفَعُونَ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَيُشَفَّعُونَ:الْأَنْبِيَاءُ، ثُمَّ الْعُلَمَاءُ، ثُمَّ الشُّهَدَاءُ؛ [سه طايفه در پيشگاه خدا شفاعت مىكنند و شفاعتشان پذيرفته مىشود: اول پيغمبران دوم علما و سوم شهدا.»
هنگام گفتگو در پیج اینستاگرامی(عرفانهای نوظهور) یکی از پیروان حلقه (anshan3) درباره بحث شفاعت و زیارت معصومین (علیهمالسلام) پیام داد: «طبق نص قرآن خواستن هر حاجتی به غیر از خدا شرک است و هرکسی خواستهای غیر از خدا بخواهد مشرک است! یعنی اگر شفاعت حقیقت داشت، خود پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) برای دخترش فاطمه (سلاماللهعلیها) درخواست میکرد، چون پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) به حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) فرمودند: «نمیتوانم برای شما کاری انجام دهم همانطور که حضرت نوح نتوانست، برای پسرش کاری انجام دهد. بنابراین اگر شفاعت حقیقت داشت قطعاً! شفاعت پیامبر(صلیاللهعلیه وآله) برای دخترش فاطمه (سلاماللهعلیها) و حضرت نوح برای پسرش موثر واقع میشد.»
در پاسخ گفتم: «متاسفانه شما خلط مباحث و موضوعات کردهاید وهیچ کدام از مطالب شما سندیت ندارد. لطفا ابتدا به معنای شفاعت دقت کنید.
«شفع»، در لغت به معناى منضم کردن چیزى به چیزى دیگر است. و «شفاعت»، ضمیمه شدن فردی به فرد دیگری است برای کمک گرفتن از وی. شفاعت عمدتاً در جایی به کار میرود که کسی که از مقام بالاتری برخوردار باشد ضمیمه به فردی میشود که مقامش پایینتر از او است.[2]
از همین معنا سرچشمه میگیرد معنای اصطلاحی آن در فرهنگ قرآن؛ یعنی شفاعت در اصطلاح، واسطه شدن یک فرد میان خداوند و مخلوق برای رساندن خیر یا دفع شر. و همین است معنای شفاعت در قیامت: «لا یَمْلِکُونَ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً[مریم/87] از شفاعت بىنصیباند، مگر آن کس که با خداى رحمان پیمانى بسته باشد.
«لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ»؛[طه/109] در آن روز، شفاعت هیچ کس سودى نمیبخشد، جز کسى که خداوند رحمان به او اجازه داده، و به گفتار او راضى است.
در قضیه حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) و پسر نوح شفاعت کاربردی ندارد، چون شفاعت زمانی موثر است که شخص جرمی را مرتکب شده باشد؛ و از کسی که آبرومند در پیشگاه خداست درخواست کند که به خاطر شأن و منزلتی که نزد خداوند دارد برای او طلب بخشش کند. در اینجا دو موضوع مطرح است: یکی طلب شفاعت کردن فرد مجرم و دیگری پذیرفتن طرف مقابل برای شفیع شدن؛ که در هیچ کدام از موضوعات مطرح شده چنین چیزی وجود ندارد. چون پسر حضرت نوح (علیهالسلام) که در نهایت تعمد از مسیر الهی فاصله گرفت و شفاعت نصیب کسانی میشود که عامدانه دشمنی خدا را نکرده باشند. در بحث حضرت زهرا (سلام اللهعلیها) هم چنین چیزی مطرح نشده است؛ واگر هم مطرح شده باید بعد از تحقیق و بررسی دقیق اظهار نظر کرد، که منظور پیامبر(صلىاللهعليهوآله) از این گفتهیشان چه بوده است.
پینوشت:
[1]. علامه طباطبایی، تفسیرالمیزان،منشورات اسماعيليان، ج1، ص179.
[2]. راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریبالقرآن، ص 457، دمشق، بیروت، دارالعلم، الدارالشامیه، 1412 ق. «الشّفع ضمّ شىء الى مثله». و الشَّفَاعَةُ: «الانضمام إلى آخر ناصرا له و سائلا عنه، و أکثر ما یستعمل فی انضمام من هو أعلى حرمة و مرتبة إلى من هو أدنى. و منه: الشَّفَاعَةُ فی القیامة.»
افزودن نظر جدید