پیروان حلقه: ولایت ائمهی بعد از پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) حقیقت ندارد!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- یکی از مسلمات اسلام و مذهب تشیع، موضوع عصمت و سرپرستی ائمه معصومین (علیهمالسلام) بعد از پیامبر گرامی اسلام است. واقعه با عزمت و مهم غدیر برای همین موضوع به وقوع پیوست و آیه «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا[مائده/3] امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دین شما پذيرفتم» در خصوص همین ولایت و سرپرستی ائمه (علیهمالسلام) بعد از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نازل شد.
هنگام مناظره در پیج اینستاگرام (عرفانهای نوظهور) با پیروان فرقه حلقه درخصوص بحث شفاعت ائمه(علیهم السلام)؛ یکی از آنها(fyruz_shaabany) با صراحت هر چه تمام گفت: «امام کجا و پیامبر کجا؛ آن دو یکی نیستند!، پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) منسوب از طرف خداوند است ولی امام یک داستان ساختگی در جریان غدیر است!»
در پاسخ گفتم: «شما در مورد علم رجال و سندیت احادیث قطعاً بیاطلاع هستید، که اینچنین ادعایی را مطرح میکنید. خطبه غدیر که در آن پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) دست حضرت علی (علیهالسلام) را بالا گرفت و سه مرتبه فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه ...» [1] از اخبار متواتر[2] است که هیچ یک از محدثین کوچکترین شک و شبههای در اعتبار آن ندارند. البته به غیر از حدیث غدیر، دلایل نقلی و معتبر دیگری هم در اثبات امامت وجود دارد. از جمله: حدیث منزلت[3]، ثقلین[4] و یومالانذار.[5]
علاوه بر دلایل نقلی برای اثبات ولایت و سرپرستی ائمه (علیهمالسلام) بعد از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)، دلیل عقلی هم در اثبات این مدعا وجود دارد.
باید توجه داشت که:
۱- لزوم رهبری در جامعه امری ضروری و انکار ناپذیر است.
۲- رهبری در جامعه اسلامی باید براساس احکام و قوانین الهی باشد.
۳- احکام الهی و اجرای آن توسط کسی ممکن است که صد در صد به زوایای آن احکام آگاه و نسبت به آنها متعهد باشد. به عبارت دیگر اگر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) در قید حیات نباشد، باید حاکم جامعه از شرایط و اوصاف نزدیکترین فرد به آن حضرت باشد؛ و به شهادت تاریخ و گواهی خلفا، هیچ کس در این جهات قابل مقایسه به امامان معصوم (علیهالسلام) نبوده است. حتی خلفا در موارد بسیاری ابراز نیاز به ائمه (علیهالسلام) میکردند.
پینوشت:
[1]. علامه امینی، الغدیر، ج ۱، ص ۱۱.
[2]. حدیثى متواتر است كه شمار راویان آن در هر طبقه به حدى باشد كه تبانى آنان بر جعل حدیث عادتا محال باشد تا آنجا كه علم به صدور مضمون حدیث از معصوم را ایجاد كند.
[3]. پیامبر به امیرالموئمنین (علیهالسلام) فرمود: (انت منی بمنزله هارون من موسی الا انه لانبی بعدی.) منبع: سیوطی، کتاب الازهارالمتناثرة فی الاحادیث المتواترة، حرف الف.
[4]. [انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی [أهل بیتی] فانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض؛ منبع: کمال الدین وتمام النعمة، ابوجعفر محمد بن علی شیخ صدوق، تصحیح و تعلیق: الشیخ حسین الاعلمی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، 1991م، ج1، ص225، ح42.]
[5]. إِنَّ هَذَا أَخِی وَ وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِیعُوا؛(۲) این برادر، وصی و جانشین من در میان شماست. سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنید. منبع: تاریخ الامم و الملوک، محمد بن جریرالطبری، بیروت، دارقاموسالحدیث، ج۲، ص۲۱۷. الغدیر، علّامه امینی، مؤسسه دائرة معارف الفقه الاسلامی، چاپ سوّم، ۱۴۲۵ ق، ج۳، ص۳۹۴ و ۳۹۵ و چاپ دارالکتب الاسلامیة، ج۲، ص۲۷۹.
افزودن نظر جدید