آنکه ولادتش ناشناخته است، کیست؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آیـا مـراد از روایتـی کـه میفرمایـد: مـن او نیسـتم و آن کسـی کـه انتظـارش را میکشـید هـم او نیسـت، بلکـه قائـم مـا کسـی اسـت کـه ولادتـش را نمـی شناسید، احمدالحسن است؟
در روایتی آمده است: «عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ عَطَاءٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَخْبِرْنِي عَنِ اَلْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ وَ اَللَّهِ مَا هُوَ أَنَا وَ لاَ اَلَّذِي تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْنَاقَكُمْ وَ لاَ يُعْرَفُ وِلاَدَتُهُ قُلْتُ بِمَا يَسِيرُ قَالَ بِمَا سَارَ بِهِ رَسُولُ اَللَّهِ (صَلَّىاَللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ) هَدَرَ مَا قَبْلَهُ وَ اِسْتَقْبَلَ.[1] عبدالله بن عطاء میگوید: به امام باقر (علیهالسلام) عرض کردم: مرا از حضرت قائم (علیهالسلام) آگاه گردان. آن حضرت فرمود: سوگند به خدا او نه من هستم و نه آن کسی که گردنهاى خود را به سوى او میکشید و منظور نظر شماست، او کسی است که ولادتش معلوم نمیشود، عرض کردم: چه رفتارى خواهد داشت؟ فرمود: همان رفتارى را که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) داشت، آنچه از دین که به سبب پیرایهها به مرور نسخ شده براندازد و بدعتها را برطرف و دین جدّش را دوباره از سر میگیرد». در پاسخ گفته میشود: اولاً؛ هرچند که قیام زید بن علی (علیهالسلام) در زمان امام صادق (علیهالسلام) اتفاق افتاد، اما زمزمه قائم بودن و مهدی بودن زید از زمان امام باقر (علیه السلام) مطرح بوده و همواره آن حضرت مردم را از این باور اشتباه برحذر میداشت. لذا آن قائمی که مردم آن زمان به سوی او توجه داشتند کسی نبود جز زید بن علی (علیهالسلام). لذا امام باقر (علیهالسلام) در این روایت قائمیت شخصیه را از خودش و فردی که مردم وی را قائم میپنداشتند؛ یعنی زید بن علی (علیهالسلام) نفی کرده و مردم را به قائمیت کسی بشارت میدهد که در ولادتش اختلاف دارند. و آن کسی نیست جز امام حجت بن الحسن العسکری(علیهالسلام) که ولادت ایشان در بین شیعه و سنی اختلافی است. شیعه باور به ولادت ایشان از نسل امام یازدهم (علیهالسلام) دارد و اهل تسنن باور به ولادت ایشان در هنگامه ظهور دارد. لذا امام رضا (علیهالسلام) در توصیف امام دوازدهم (علیهالسلام) و قیام ایشان فرمود: «یبعث الله لهذا الأمر غلاما منّا، خفی الولاده والمنشا، غیر خفیّ فی نسبه» [2]«خداوند برای این امر جوانی از ما را مبعوث میکند که ولادت و خواستگاه او مخفی است. البته نسب او مخفی نیست.» بنابراین، نمیتوان احمدالحسن را به عنوان قائمی پذیرفت که « لایُعْرَفُ وَلادتهُ»، زیرا بر اساس روایت امام رضا (علیهالسلام)، قائم و صاحب الامر (علیهالسلام) علاوه بر مخفی و اختلافی بودن ولادتش، دارای نسب مشخص و غیر مخفی است، و حال آنکه احمدالحسن برخلاف بیان روایت، ولادتش روشن بوده [3] و نسبش (بنا به اعتراف خودش) مخفی بوده است.
ثانیاً؛ در روایتی دیگر از امام باقر (علیه السلام)، به شرایط آمدن قائم (علیه السلام) اشاره شده است که هیچکدام از شرایط مذکور با شرایط زمانی و تحولات کنونی مردم مطابقت ندارد. «مُحَمَّدُ بْنُ مَنْصُورٍ اَلصَّيْقَلُ عَنْ أَبِيهِ قَالَ:دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ اَلْبَاقِرِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ عِنْدَهُ جَمَاعَةٌ فَبَيْنَا نَحْنُ نَتَحَدَّثُ وَ هُوَ عَلَى بَعْضِ أَصْحَابِهِ مُقْبِلٌ إِذِ اِلْتَفَتَ إِلَيْنَا وَ قَالَ فِي أَيِّ شَيْءٍ أَنْتُمْ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لاَ يَكُونُ اَلَّذِي تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْنَاقَكُمْ حَتَّى تُمَحَّصُوا هَيْهَاتَ وَ لاَ يَكُونُ اَلَّذِي تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْنَاقَكُمْ حَتَّى تُمَيَّزُوا وَ لاَ يَكُونُ اَلَّذِي تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْنَاقَكُمْ حَتَّى تُغَرْبَلُوا وَ لاَ يَكُونُ اَلَّذِي تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْنَاقَكُمْ إِلاَّ بَعْدَ إِيَاسٍ وَ لاَ يَكُونُ اَلَّذِي تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْنَاقَكُمْ حَتَّى يَشْقَى مَنْ شَقِيَ وَ يَسْعَدَ مَنْ سَعِدَ.[4] محمّد بن منصور صیقل از پدر خود روایت کرده که گوید: امام باقر (علیهالسلام) وارد شدم و جماعتی نزد او بودند پس در آن میان که ما با یکدیگر سخن میگفتیم و آن حضرت روى به یکی از یاران خود داشت، ناگاه رو به ما کرده فرمود: شما در مورد چه چیز سخن میگوئید؟ هیهات! هیهات! آنچه گردنهاى خود را به سویش میکشید) منتظر آن هستید( واقع نخواهد شد تا اینکه پاکسازی شوید، [هیهات] و آنچه گردنهاى خویش را به سوى آن میکشید واقع نمیگردد تا اینکه باز شناخته و از یكدیگر جدا شوید و آنچه گردنهاى خود را به سویش میکشید واقع نخواهد شد تا این غربال شوید، و آنچه گردنهاى خویش را به جانب آن میکشید واقع نخواهد شد مگر پس از نومیدى، و آنچه به جانبش گردنهاى خود را میکشید واقع نخواهد شد تا کسی که اهل نگونبختی است به سیهروزى، و آنکه اهل سعادت است به نیکبختی رسد.»
پینوشت:
[1]. الغیبة، نعمانی، مكتبة الصدوق، تهران، ص 169.
[2]. کافی، شیخ کلینی، دار الكتب الإسلامية، تهران، ج 2 ص 164
[3]. وی فرزند اسماعیل و بثینه نجم در روستای الهویره بصره عراق است که بیش از 20 سال در آن روستا در میان اهل قبیله زندگی کرده است.
[4]. الغیبه النعمانی، مكتبة الصدوق، تهران، ص 209
افزودن نظر جدید