چرا امام علی (ع) در برابر ستم خلفا بر فاطمه (س) از ایشان دفاع نکرد و با خلفا همکاری کرد؟
میگویند اگر خلفا به حضرت زهرا ظلم کردند، چرا حضرت علی (ع) در برابر این رخداد، صبر کردند و با آن همه شجاعتشان شمشیر نکشیدند و ظالمین را به سزای عملشان نرساندند؟
جریان رفتار ناپسند خلفا با حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)، در کتابها و منابع حدیثی و تاریخی[1] اهل سنت ذکر شده است؛ چون آتش زدن درِ خانه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) یا دستِکم تهدید به آتش زدن درِ خانهاش به انگیزه گرفتن بیعت، همچنین خطبههای آن حضرت در مسجد پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و گواهی ایشان بر خلافت حضرت علی و سخنانشان با مهاجر و انصار، این رویدادها را تأیید میکند.
برای تبیین بیشتر این موضوع، گزارش واقعه فدک را از «صحیح بخاری»، یکی از منابع شش گانه اهل سنت، نقل میکنیم و داوری در اینباره را به خواننده گرامی واگذار میکنیم:
«أنَّ فاطمهَ (س) بِنْتَ النَّبیِّ (ص) أرْسَلَتْ إلی أَبی بَکْرٍ تَسْألُهُ مِیراثَها مِنْ رَسُولِ اللهِ (ص) مِمّا أفاءَ اللهُ عَلَیْهِ بِالْمَدِینهِ وَفَدَکَ وَما بَقِیَ مِنْ خُمْسِ خیبر، فَقَالَ اَبُوبَکْرٍ: «إنَّ رَسُولَ اللهِ (ص) قالَ: لا نورَثُ ما ترکنا صدقَهٌ. إنَّما یَأکُلُ آلُ مُحَمَّد (ص) فِی هذَا الْمالِ وَ انّی وَاللهِ لا اُغیّر شَیئاً مِنْ صَدَقهِ رَسُولِ الله (ص) عَنْ حالِهَا الَّتِی کانَ عَلَیْها فِی عَهْد رَسُولِ الله (ص) ولأعمَلنَّ فِیها بِما عَملَ بِهِ رَسُولُ الله (ص)» . فأبی اَبُوبکرٍ اَنْ یَدفَع إلی فاطمهَ مِنها شَیْئاً فَوَجَدَتْ فاطِمهُ علی اَبی بکر فی ذلک فَهَجرَتْهُ فَلَمْ تُکلِّمْه حَتّی تُوفِّیَتْ وَعاشَتْ بَعْدَ النَّبیِّ (ص) سِتّهَ اشْهُرٍ. فَلَمّا تُوفّیتْ دَفَنَها زَوجُها علیٌّ لَیلاً وَلَمْ یُؤذِنْ بِها أَبابکرٍ وَصَلَّی عَلَیها...[2] حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها)، دختر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) پیش ابوبکر رفت و از او میراثش را از پیامبر درخواست کرد (ارث از فئ مدینه، فدک و یک پنجم خیبر). ابوبکر در جواب گفت: «پیامبر فرموده است ما چیزی را به ارث نمیگذاریم، آنچه از ما باقی بماند، صدقه است. به خدا سوگند تغییر نمیدهم چیزی از صدقه رسول خدا را آنگونه که در زمان پیامبر بوده است و عمل میکنم همانگونه که پیامبر در مورد آن عمل کرده بود.» پس ابوبکر از واگذار کردن آن به فاطمه (سلاماللهعلیها) امتناع کرد. سپس حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) از او دوری و قهر کرد و با او سخن نگفت تا اینکه از دنیا رفت. آن حضرت بعد از پیامبر شش ماه زندگی کرد. هنگامیکه وفات کرد، همسرش، حضرت علی (علیهالسلام)، او را شبانه دفن کرد و بر او نماز خواند و به ابوبکر اجازه شرکت نداد.»
موضوع تهدید زهرا (سلاماللهعلیها) به آتش زدن خانهاش در صورت بیعت نکردن اهل خانه، از رویدادهای تاریخی به شمار میرود که افزون بر منابع شیعی در بسیاری از منابع تاریخی اهل سنت نیز آمده است.[3]
حضرت علی (علیهالسلام) در برابر این رخداد صبر کردند و با آن همه شجاعتشان شمشیر نکشیدند؛ زیرا به رغم این پندار که تنها راه رسیدن به حق، در همه جا استفاده از شمشیر و زور است و تنها با توسل به نیروی قهرآمیز حق را میتوان ستاند، سیره پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) نشان میدهد که آن بزرگواران هرگز با توسل به زور به دنبال اجرای رسالت خود و تبلیغ دین نبودند و حتی در بسیاری از زمانها برای دستیابی به مصالح مهمتر، ستمها را بر خود و پیروانشان تحمل میکردند.
حضرت علی (علیهالسلام) نیز با آگاهی از آسیبهای قیام او برای جامعه اسلامی، از برخورد مسلحانه خودداری کرد تا اصل اسلام محفوظ بماند و برای کسانیکه با سخنان امام علی (علیهالسلام) آشنایی دارند، به خوبی روشن است که امام در نهج البلاغه گاهی به حق غصب شده خویش نظر داشته است. اما زمانی که مصالح اسلام و جامعه اسلامی به میان میآید، به وحدت دعوت میکند. آن حضرت خطاب به ابوموسی اشعری میفرماید: «وَ لَیسَ رَجُلٌ، فَاعْلَمْ، اَحْرَصَ عَلی جَماعَهِ اُمَّهِ مُحَمَّدٍ (ص) اُلفَتِها مِنِّی اَبتَغی بِذلکَ حُسنَ الثَّوابِ وَ کَرَمَ المَآب.[4] پس بدان در امت اسلام، هیچکس همانند من وجود ندارد که به وحدت امت محمد و به انس گرفتن آنان به همدیگر از من دلسوزتر باشد. من در این کار پاداش نیک و سرانجام شایسته را از خدا میطلبم. یا میفرماید: «وَاللهِ لأُسْلِمَنَّ مَا سَلِمَتْ أُمُورُ الْمُسْلِمِینَ وَلَمْ یَکُنْ فِیهَا جَوْرٌ إِلاّ عَلَیَّ خَاصَّه.[5] سوگند به خدا! به آنچه انجام دادهاید گردن مینهم، تا هنگامیکه اوضاع مسلمانان رو به راه باشد و از هم نپاشد و جز من به دیگری ستم نشود.
امام علی (علیهالسلام) به خوبی میدانست که هرگونه اقدامی در آن موقعیت به جنگ داخلی بین مسلمانان منجر میشود و نتیجه این کار، شکست مسلمانان را در برابر دشمنان داخلی و خارجی که در کمین نشسته و برای نابودی اسلام، لحظهشماری میکردند، همراه دارد. از این رو با توجه به خطرات مختلف و گوناگونی که مسلمانان را تهدید میکرد، منافقان داخلی، از یکسو و دشمنان خارجی مانند یهود و روم از سوی دیگر که تهدید جدّی برای مسلمانان به حساب میآمد، حضرت از قیام به حق خود باز ایستاد.
بنابراین اگر امام علی (علیهالسلام) در برابر ظلمهایی که بر خود آن حضرت و اهل بیت (علیهالسلام) شد، تحمل و صبر کرد، به این معنا نیست که حقانیت جریان حاکم را ثابت کنند یا اینکه بر امام علی (علیهالسلام) و حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) اقدام ظالمانه از طرف خلفا صورت نگرفته باشد. بلکه امام به خاطر مصالح بالاتر و مهمتر از اقدام مسلحانه خودداری کرد.
پینوشت:
[1]. عالمان اهل سنت نیز وقوع این رویدادها را میپذیرند. اما درباره آنها راه توجیه را در پیش میگیرند. البته با توجه به روایات معتبر نقل شده از پیامبر درباره شأن و منزلت حضرت زهرا، مانند «فاطمه بضعه منی فمن اغضبها اغضبنی»؛ «فاطمه پاره تن من است هرکس او را خشمناک نماید، مرا خشمگین کرده است»، به هیچ روی توجیهی درباره آزار آن حضرت پذیرفته نیست.
[2]. صحیح بخاری، ج 5، ص 252.
[3]. تاریخ طبری، ج 2، ص 443؛ عقد الفرید، ج 4، ص 87؛ انساب الاشراف، ج1، ص 586؛ الامامه و السیاسه، ج 1، ص 12.
[4]. نهج البلاغه، نامه 78.
[5]. نهج البلاغه، خطبه 74.
افزودن نظر جدید