شعراوی: توسل به پیامبر جایز است.
شعراوی در مورد توسل میگوید: «به یاد آورید آنگاه که موسی برای قوم خود آب خواست»؛ عمر گفت: ما به پیامبر توسل میکردیم که باران ببارد، ولی پیامبر به رحمت خدا رفته است؛ پس به چه کسی متوسل بشویم؟ متوسل میشویم به عموی پیامبر، چرا؟ چون او در حال تضرع بود و تضرع از حاجت نشات گرفته است، و عموی پیامبرت از محتاجین به باران است. پس اگر ما استحقاق هیچ حاجتی را نزد تو نداشته باشیم، بهخاطر عموی پیامبرت ما را کرامتی بده و باران ببار.
بعضی میگویند این دلیل است بر اینکه به مرده نمیشود متوسل شد. چون او از دنیا رفته است و عمر در طلب آب به پیامبر متوسل نشد. راست گفتی! اما به چه کسی متوسل شد؟ به عباس یا به عموی پیامبر؟ پس این توسل هم به پیامبر بر میگردد و این میشود که توسل فقط به عباس نیست، بلکه جواز توسل به همه نزدیکان پیامبر است؛ چرا توسل را از پیامبر به عموی پیامبر منتقل کرد؟
چون پیامبر از دنیا رفته و آب برای او بهرهای ندارد، ولی عموی پیامبر زنده است و از آن بهرهمند میشوند. به خدا میگوییم که عموی پیامبرت تشنه است، نمیگوییم که پیامبرت تشنه است، پیامبرت از دنیا رفته و به آب نیاز ندارد. پس به کسانیکه میخواهند از این قضیه دلیلی بر اینکه توسل به صاحب و جاه فایدهای ندارد، (وهابیها) میگوییم: این حدیث بر علیه شماست، نه به نفع شما. زیرا حدیث ثابت میکند که توسل بر هر کسی که منتسب به پیامبر است، جایز است.
تفسیر شعراوی، شعراوی، ج1، ص358.
مقاله: «شعراوی و توسل»
دریافت فایل | حجم فایل |
---|---|
![]() | 645.72 کیلوبایت |
افزودن نظر جدید