تنپروری صوفیان با گدایی و تکدیگری
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در یکی از پیجهای اینستاگرام مطلبی دربارهی گدایی کردن و دریوزگی آمده بود که آن را از آداب تصوف و صوفیان میدانست و عنوان کرده بود که یکی از بهانههای دراویش برای گدایی، ذلت نفس و خوار و خفیف کردن روحیهی سرکشی بوده، اما در واقع ایشان برای تبلیغ صوفیگری و امرار معاش دست به این کار زده اند.
گفتم: صوفیه گرچه ادعای مسلمانی دارند، اما از دایرهی ایمان واقعی خارج بوده و روش ایشان برای رسیدن به کمال انسانی و حقیقت عرفانی، راهی به سوی جهالت و نادانی است.
یکی از صوفیان نسبت به این مطالب واکنش نشان داد و گفت: اولا این گدایی و تکدیگری برای دراویش قدیم بود، امروز کسی دنبال اینگونه کارها نمیرود و ثانیا این عمل از آموزههای تصوف بود که به دلایل خاصی، آن را انجام میدادند.
گفتم: پس قبول دارید که اجداد شما و دراویش قدیمی به این کار مبادرت میکردند. یعنی الان هم اگر شرایط آن را داشتید، همین کار را میکردید. در ضمن دانستن این گدایی بهعنوان آموزه و روش سلوکی، برای فریبدادن مردم و یکنوع درآمدزایی و تن پروری برای دراویش بوده است.
صوفی: چه کسی گفته برای درآمدزایی بوده، دراویش این عمل را بهخاطر عقیده به پستبودن دنیا و تربیت نفوس، انجام میدادند و از بزرگان صوفی هم سفارشات زیادی در اینباره شده است. ابونصر سراج طوسی در اینباره میگوید: «بعضی از صوفیه در بغداد چیزی نمیخوردند مگر از طریق خوار شمردن نفس بوسیله سؤال (گدایی) کردن، از ایشان درباره آن پرسش شد. گفت: به خاطر شدت کراهت نفسم از آن، آن را برگزیدم.» [1]
گفتم: این عقیدهی متصوفه نسبت به گدایی و خود را در برابر دیگران بدنام کردن، کاملا مخالف نظر اسلام است که در قرآن و روایات، به عزت نفس داشتن و حفظ آبرو تأکید فراوانی شده است. حضرت اميرالمؤمنين (عليهالسلام) فرمودند: «لاتَفَعَلْ ما يَشينُ العِرضَ والاِسم [2] هيچوقت به كاری كه باعث بدنامی و لطمه زدن به حيثيت تو میشود اقدام مكن» این خوار کردن نفس، برای تربیت بهانه است، این عمل بیشتر برای طمع مال و جمع آوری ثروت و تن پروری دراویش بوده است.
صوفی: چرا تهمت میزنی؟ آیا در اینباره مدرکی داری؟
گفتم: در تصوف مراسمی وجود دارد به عنوان «پرسه» که صوفی نوآموز را برای گدایی میفرستند، چنانکه شیخ محمد حسن اصفهانی معروف به «صفی علیشاه» رئیس فرقه نعمت اللهیه صفی علیشاهی، ظهیرالدوله را وقتی تقاضای صوفی شدن نمود به «پرسه زنی» فرستاد و گویند در یک روز آنقدر بازاریان، سیم و زر به کشکول او ریختند که اهل خانقاه متحیر شده بودند.[3]
صوفی: اولا که مردم با رضایت خاطر این صدقهها را به این درویش دادند و ثانیا مگر شما قرآن نخواندی که توجه به مستمندان و فقرا در دین اسلام سفارش شده است. «إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاء وَالْمَسَاكِينِ [توبه/60] جز اين نيست كه صدقات از آن فقرا و مساكين است.»
گفتم: اولا وقتی کسی خودش را به گدایی بزند و لباسهای کهنه و پاره بپوشد، قطعا دل مردم برای این گدا بهرحم میآید و به او کمک میکنند و ثانیا بنده قرآن خواندم اما این شما هستید که معنا و تفسیر این آیه را نخواندید، این آیه اشاره دارد به گروهی که واقعا مستحق کمک هستند و راهی جز درخواست از مردم برایشان باقی نمانده، نه گروهی که گدایی و دریوزگی را شغل خود و از وظایف خود بهحساب آوردهاند.
در ضمن شما که به آیات و روایات تسلط دارید، مگر این روایت را نخواندید که امام باقر(علیه السلام) از طرف پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «صدقه دادن به ثروتمند روا نیست، همچنین به نیرومند تندرست، صاحب حرفه، و به انسان قادر بر کار. اصحاب پرسیدند: مقصود از این سخن چیست؟ فرمود: بر کسى که مىتواند از گرفتن صدقه خوددارى کند، گرفتن آن حلال نیست.»[4]
بنابراین گدایی و تکدیگری، برای انسان چیزی جز ذلت، بیتقوایی و عدم عزت در بین مردم، در برنخواهد داشت. به خوبی میتوان فهمید که دلیل نهی از دریوزگی و گدایی در دین اسلام این است که عدهای بخاطر سهل انگاری و تنبلی، طمع به مال مردم نکنند و دست فقیری به سوی مردم نگیرند، در حالیکه سالم بوده و هیچ مریضی ندارند و میتوانند کسب و کاری هرچند سخت برای خود دست و پا کرده و نان حلالی تهیه کنند.
آیا فرقه ای که پیرو دین اسلام است، می تواند از جانب خود مواردی را که در دین اسلام از آن نهی شده است را بعنوان استحسان و راه سلوک برای پیروان خود تجویز کند.
پینوشت
[1]. سراج طوسی ابونصر، اللمع فی التصوف، تصحیح نیکلسون، جهان، تهران، بیتا، ص 191.
[2]. غرر الحکم و درر الکلم ،آمدی، عبدالواحدبن محمد ، شرح جمالالدین محمد خوانساری، انتشارات دانشگاه تهران، 1384، ج6، ص275.
[3]. نفیسی سعید، سرچشمه های تصوف در ایران، تهران، اساطیر، 1394، ص 46.
[4]. حر عاملی، وسائل الشیعة، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق، ج 9، ص 233.
افزودن نظر جدید