ذلت پذیری در مکتب تصوف
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در یکی از پیجهای اینستاگرام گفته شده بود که خداوند متعال در قرآن کریم، عزت را شایستهی خود و پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله) و مؤمنان نیز، معرفی فرمودهاند: «وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ[منافقون/8] عزت و اقتدار برای خدا و پیامبر او و مؤمنان است.» عزت نفس اگر درست شناخته نشود ممكن است موجب سقوط آدمی گردد، مثلاً ممكن است خواری نفس را با تواضع و فروتنی به هم آمیخته و اشتباه كند. چيزى كه ما اسمش را «عزت مؤمن» مىگذاريم، در بعضى از مكتبهاى تصوف معنى ندارد. در بسيارى از اين مكاتب در مراسمى كه سالك بايد به شيخ و استاد خود خدمت كند، آن استاد به سالك فرمان مىدهد كارهايى را كه خيلى پست و ذلتآور است انجام دهد. مثلًا اين سالك حتماً بايد مدتى سرگينهاى حيوانات را جمع كند، كنّاسى كند و يا كارهايى بدتر از اينها را انجام دهد براى اينكه نفسش كشته شود، كه اسلام اينها را اجازه نمىدهد.
یکی از صوفیان با خواندن این متن گفت: برخلاف نظر شما، ما هم به قرآن عمل کرده و هم روایات را الگوی خود قرار میدهیم و این آیات و سیره عملی را در زندگی خود به کار می بریم.
گفتم: شما در ظاهر، قرآن و سنت را الگو قرار دادهاید ولی درعمل پایبند به این دستورات نیستید. الگوی شما سران سلسله صوفیه است، که مو به مو از دستورات و سخنان آنها پیروی میکنید. مثلا دربارهی همین ذلت ناپذیری، که خداوند مؤمنین را از آن منع کرده، ابوالقاسم قشیری از سران صوفیه، نظری متفاوت در این باره داشته و در رساله خود درباره یکی از آداب سلوک گفته: «استاد بر مرید شرط میکند که ذلت را بر عزت اختیار کند.»[1]
همچنین بایزید در برنامه سلوک یکی از مریدان خود، به او سفارش میکند: «این ساعت مو و محاسن خود را بتراش و لباسی از گلیم بر تن کن و کیسهای پر از گردو بر گردن بیاویز و به بازار برو و کودکان را جمع کن و به آنها بگو اگر کسی به من یک سیلی بزند یک گردو به او میدهم...» [2] آیا این از عزت است که شخصی به دیگران مثل کودکان بگوید به من سیلی بزنید؟
صوفی: مشکل شما همین است که این حرفها رو نمیفهمید، این آداب و دستورات برای ذلت نفس و تطهیر آن از رذائل و تاریکی ها و دوری از دنیاست، که نتیجهی آن تقرب پیدا کردن به حق تعالی است.
گفتم: این شما هستید که نفهمیده دستورات غیر اسلامی از اشخاص مختلف را بر دستور اسلام ترجیح داده و اسلام را رها کردید، روشی که اسلام برای تربیت نفس مومن درنظر گرفته، روش عزتمند و بزرگمنشی است. رئیس مکتب جعفری امام صادق (علیه السلام) در این باره فرموده است: «اَلْمُؤْمِنِ أَعْظَمُ مِنْ حُرْمَةِ الْبَيْت. احترام مؤمن از كعبه بالاتر است.»
صوفی: ما هم قبول داریم که احترام به دیگران بر همه واجب است و هیچ کسی از سران صوفیه هم این بیاحترامی و جسارت به مؤمن را به دیگران تعلیم نداده است و این مواردی که شما ذکر کردید فقط برای تطهیر نفس است که یک سالک در خودش اجرا میکند.
گفتم: سخن شما کاملا با دستورات اسلام تعارض دارد، چون با توجه به روایات، میتوان فهمید که روش سلوکی صوفیه غیر از روشی است که اسلام آن را برای مؤمنین برگزیده است. زیرا روش سلوک اسلامی، هدایت و خودسازی در پرتو عزت و بزرگمنشی است، اما سلوک صوفیانه پذیرش ذلت و خواری در میان اجتماع است. در حدیثی حضرت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) در اینباره فرمودند: «سَاعَةُ ذُلٍّ لَاتَفِی بِعِزّ الدَّهر»[3] یک ساعت ذلت، با عزت تمام دوران زندگی برابری نمیکند.» در این آیه و روایت تأکید شده بر اینکه انسان مؤمن، عزیز و مورد احترام است و نه تنها دیگران حق بیاحترامی و خوارشمردن انسان مؤمن را ندارد بلکه خود شخص هم نباید خود را در معرض خواری و ذلت قرار دهد.
پینوشت
[1]. قشیری، عبدالکریم بن هوازن، الرسائل القشیریه، المعهد المرکزی للابحاث الاسلامیه، پاکستان، ص65.
[2]. عطار نیشابوری، تذکره الاولیا، انتشارات صفی علیشاه، تهران، 1375 ش، ج1 ، ص124.
[3]. آمدی، عبداواحد بن محمدتمیمی، تصنیف غرر الحکم، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1366ه.قT ص478، ش 10983.
افزودن نظر جدید