سردرگمی رهبران بهائی در تعیین زبان جهانی!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیشوایان فرقهی بهائیت یکی از تعالیم ابداعی خود را لزوم اختراع یا انتخاب زبان و خطی جهانی معرفی کردهاند. اما جالب است بدانیم که پیشوایان این فرقه در تعیین مصداق آموزهی خود، دچار سردرگمیها و تناقض گوییهای فراوانی شدهاند. از اینرو در ادامه، به بررسی برخی از ادعاهای پیشوایان بهائیت در این زمینه خواهیم پرداخت.
پیشوایان بهائی از یکسو اختراع و یا برگزیدن زبانی به عنوان زبان بین الملل را در کنار زبان مادری، بر تمامی انسانها لازم دانسته و یادگیری چندین زبان را موجب اتلاف عمر بشر برشمردهاند: «از قبل فرموديم تكلّم بدو لسان مقدّر شد و بايد جهد شود تا به یکی منتهی گردد و همچنين خطوط عالم تا عمرهای مردم در تحصيل السن مختلفه ضايع نشود و باطل نگردد و جميع ارض (: تمام زمین) مدينهی واحده (: یک شهر) و قطعهی واحده مشاهده شود».[1]
اما جالب است بدانیم که بر خلاف این ادعا، پیشوایان بهائی پیروان خود را به یادگیری زبانهای مختلف امر کردهاند؛ همچنان که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد:
اول: آنان در توصیه به پیروان خود برای یادگیری زبان فارسی گفتهاند: «انشاءالله كلّ بلسان (: همگی به زبان) ابدع فارسی مقصود عالميان را ذاكر شوند چه كه اين لسان مليح بوده و خواهد بود».[2]
دوم: آنان همچنین با نگارش بسیاری از کتابهای خود به زبان عربی، تکلّم تمامی انسانها به زبان عربی را محبوب خدای عالمیان دانستهاند: «آنچه لدی العرش (: در درگاه پروردگار) محبوب آن است كه جميع به لغت (: زبان) عربی تكلّم نمايند چه كه ابسط (: وسیعتر) از كلّ لغات (: همهی زبانها) است. اگر كسی به بسط و وسعت اين لغت فصحی مطلع شود البته آن را اختيار نمايد».[3]
سوم: آنان همچنین در خصوص لزوم یادگیری زبان انگلیسی و آلمانی به پیروانشان نوشتهاند: «از دير زمانی اراده متعاليه مولای عزيز بر اين تعلّق گرفته كه جوانان بهائی در فرا گرفتن لغت انگليزی (: انگلیسی) در رتبه اولی و تحصيل لغت آلمانی در رتبه اخری سعی و جدّيت تامّه مبذول دارند و در اين دو لسان (: زبان) غربی مخصوصاً انگليسی مهارت بسزا يابند».[4]
چهارم: در جایی دیگر نیز وعدهی فراگیری زبان اختراعی اسپرانتو را در جهان دادهاند: «شما لسان اسپرانتو را خيلی دوست داشته باشيد چرا بدايت تأسيس است ان شاءالله اكمال خواهد شد و جميع مَن علی الارض (: تمام مردم زمین) راحت خواهند گشت».[5]
پنجم: پیشوایان بهائی از سویی، در تلاش برای فراگیری زبان اختراعی محمدعلی (فرزند پیامبرخواندهی بهائیت) بوده و در نامهی خود به پادشاه ایران نوشتهاند: «حال خطّ بديعی و لسان جديدی اختراع شده اگر طالب باشند ارسال شود».[6]
ششم: آنان در جایی دیگر وظیفهی انتخاب زبانی جهانی را به نهاد بیت العدل واگذار کرده و گفتهاند: «اشراق ششم اتّحاد و اتّفاق عباد است... امر نموديم امنای بيتالعدل یک لسان از السن (: زبان از زبانهای) موجوده و يا لسانی بديع و یک خط از خطوط اختيار نمايند».[7]
هفتم: بیت العدل نیز خود را راحت كرده و فارغ از اختراع و یا انتخاب زبانی، به اين جمله بسنده کرده است:«تا بیتالعدل بر طبق دستورات حضرت بهاءالله تصميمی نگيرد ديانت بهائی نسبت به اين زبان (اسپرانتو) يا هر زبان زنده يا اختراعی ديگر تعهد و الزامی ندارد».[8] از همه جالبتر آنکه پس از گذر نزدیک به دو قرن از تشکیل بهائیت و ترویج چنین تعلیمی، بیت العدل با پشت پا زدن به این تعلیم، از ترجمهی متون بهائی به هشتصد زبان، به عنوان سند افتخار خود یاد میکند![9]
اما اگر به اعتراف پیشوایان بهائی: «تناقض را در ساحت اقدس مظاهر الهیه (: پیامبران الهی)، راه نبوده و نخواهد بود»[10]، پس این میزان از تناقض در گفتار و عمل پیشوایان بهائیت از کجا نشأت میگیرد؟!
پینوشت:
[1]. اشراق خاوری، پيام ملكوت، هند: بینا، 1986 م، ص 33.
[2]. همان، ص 111.
[3]. نشریهی ماهانهی محفل روحانی ملّی فرانسه برای بهائیان ایران، پیام آسمانی، بیجا: بینا، نشر دوم، نوامبر 1988 م، ج 1، ص 108.
[4]. اشراق خاوری، گنجينه حدود و احكام، نسخهی الکترونیکی، باب 25 ، ص 205.
[5]. عباس افندی، خطابات، مصر: فرجالله زکی الکردی، 1921 م، ج 1، ص 236.
[6]. حسینعلی نوری، لوح ابن ذئب، کانادا: مؤسسهی معارف بهائی، 2001 م، ص 102.
[7]. جی اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ترجمه: رحیمی، الهی و سلیمانی، برزیل: دارالنشر البهائیه، 1988 م، ص 185.
[8]. همان، ص 186.
[9]. «Bahá’í writings and other literature have been translated into more than 800 languages»: به نقل از سرویس جهانی بهائی، اطلاعات رسانه، کلیک کنید...
[10]. حسینعلی نوری، بدیع (در جواب اسئله قاضی)، نسخهی خطی، ص 126.
افزودن نظر جدید