اشکالات حدیث اقتدا به شیخین
خلاصه مقاله
از احادیثی که بدون سند معتبر مشهور شده، حدیثی منتسب به پیامبر است که فرمود پس از من به ابوبکر و عمر اقتدا کنید؛ اشکالات این روایت: با مبانی اعتقادی اهل سنت هیچگونه نصّی در تعیین خلیفه و جانشین پس از پیامبر وجود ندارد، حتی نص خفی؛ این روایت در صحیحین نیامده است؛ ابوبکر و عمر آن را در سقیفه بنی ساعده نقل نکردند؛ اسناد این روایت ضعیف است، و از طرف دیگر اگر این روایت صحیح باشد، باید اهل بیت پیامبر به آن عمل کنند، در حالیکه حضرت زهرا (علیهاالسلام) به آن دو نفر اقتداء نکرد، و حضرت علی (علیهالسلام) تا 6 ماه با ابوبکر بیعت نکرد.
متن مقاله
یکی از احادیثی که بدون سند معتبر، نزد اهل سنت، در فضیلت شیخین (ابوبکر و عمر) مشهور شده، حدیثی منتسب به پیامبر است که به مردم فرمودند پس از وفاتشان به ابوبکر و عمر اقتدا کنند؛ این حدیث به دلایل متعددی مورد خدشه و اشکال است، ولی برخی آن را تکرار میکنند.
اشکالها از این قرار است، اولاً: با مبانی اعتقادی اهل سنت هیچگونه نصّی در تعیین خلیفه و جانشین پس از پیامبر وجود ندارد، حتی نص خفی؛
ثانیاً: این روایت (فاقتدوا باللذین من بعدی) در صحیحین یعنی بخاری و مسلم ذکر نشده است؛
ثالثاً: ابوبکر و عمر آن را در سقیفه بنی ساعده روایت نکردند؛
رابعاً: این روایت با سندهای مختلفی نقل شده، و معتبرترین آن روایت حذیفه و ابن مسعود است، که در سلسله سند آن شخصی به نام عبدالملک بن عمیر وجود دارد که در کتب رجالی اهل سنت او را (مدلّس، ضعیف، کثیر الغلط، مضطرب الحدیث، مخلط، لیس بحافظ و ...) میدانند. مثلاً در کتاب تهذیب الکمال این طور آمده است: «و قال علی بن الحسن الهسنجانی، سمعت احمد بن حنبل یقول: عبدالملک بن عمیر مضطرب الحدیث جدّاً مع قلّه روایته[1]... احمد بن حنبل گفته: احادیث عبدالملک بن عمیر، بسیار مشوّش غیر مفهوم و در کتب روایی قلیل و اندک است.»
از طرف دیگر اگر قائل به صحت این روایت و صدور آن از پیامبر باشیم، لازمهی آن این است که اهل بیت پیامبر به آن عمل کنند، خصوصاً حضرت علی و حضرت فاطمه (سلاماللهعلیهما) و این در حالی است که این دو سرپیچی کردند، چرا که از مسلّمات تاریخ اسلام است که حضرت زهرا (علیهاالسلام) به آن دو نفر اقتداء نکرد، بلکه تا زمانی که در قید حیات بود، از ابوبکر و عمر خشمگین بود،[2] و حضرت علی (علیهالسلام) تا 6 ماه با ابوبکر بیعت نکرد.[3]
در نتیجه میبینیم که این حدیث جعلی، از اساس و بنیان دروغ بوده و حکومت بنیامیه آن را به دروغ به پیامبر نسبت دادند و آن را فضیلتی برای خلفای غاصب قلمداد کردند، تا با آن اینطور رفتار شود. فاعتبروا یا اولی الابصار
پینوشت:
[1]. تهذیب الکمال، مزی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ج18 ص373.
[2]. صحیح بخاری، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، لبنان، کتاب ابواب خمس، باب فرض خمس، ج3 ص1126 حدیث2926.
[3]. صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، دار الحدیث، بیروت، لبنان، کتاب الجهاد و السیر، ج3 ص1380 حدیث17 59.
افزودن نظر جدید