بغض علی، علت فضیلت‌تراشی برای معاویه

  • 1397/05/22 - 15:15
در طول تاریخ، پیروان بنی‌امیه برای امرای خود خصوصاً معاویه تا توانستند فضیلت تراشیدند تا برای او نزد افکار عمومی مسلمانان در برابر امیرالمومنین (علیه‌السلام) وجاهتی بسازند، تا باطل بودن وی نزد افکار عمومی به‌خوبی روشن نباشد بلکه حتی گمان ببرند که علی (علیه‌السلام) باطل و معاویه حق است.

خلاصه مقاله
معاویه یکی از شخصیت‌های پربحث و حاشیه در تاریخ اسلام است. او که تا پیش از فتح مکه در سال هشتم هجری در جرگه دشمنان تراز اول اسلام بود و پس از فتح مکه به ناچار تحت بیرق اسلام قرار گرفت، پس از مرگ عثمان، نقش او بسیار پررنگ شد و بعد صلح با امام حسن(علیه‌السلام) خود را به عنوان اولین خلیفه اموی بر مسلمانان تحمیل کرد؛ طرفداران او به واسطه دشمنی با حضرت علی (علیه‌السلام) داشت، در صدد فضیلت‌تراشی برای او در برابر امیرالمؤمنین بودند تا شخصیت او را برای مسلمانان بزرگ و مثبت جلوه دهند. یکی از فضیلت‌هایی که برای او ساختند عنوان «خال المومنین» به جهت برادری او با ام حبیبه همسر رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود. سؤال این است مگر عبدالله بن عمر و محمد بن ابوبکر، برادران همسران پیامبر نبودند. بی شک این فضیلت‌تراشی برای معاویه از تعصب‌های جاهلی پیروان اوست.

متن مقاله
معاویه یکی از شخصیت‌های پربحث و حاشیه در تاریخ اسلام است. او تا پیش از فتح مکه در سال هشتم هجری، توسط سپاه اسلام در جرگه دشمنان تراز اول اسلام بود و در کنار پدرش و بزرگان مشرکین نقش به‌سزائی در این دشمنی داشت، اما پس از فتح مکه، به ناچار خود را تحت بیرق اسلام قرار داد و جزء «طلقاء» (آزاد شدگان) قرار گرفت.[1] اما نقش او در تاریخ اسلام، پس از مرگ عثمان و هم‌زمان با به‌خلافت رسیدن امیرالمومنین (علیه‌‌السلام) بسیار پررنگ می‌شود و باعث تحمیل جنگ صفین به عنوان طولانی‌ترین و بزرگ‌ترین جنگِ درون‌اسلامی تا آن زمان می‌شود. او پس از شهادت حضرت علی (علیه‌السلام) با امام حسن (علیه‌السلام) به صلح پرداخته و خود را به عنوان اولین خلیفه خودخوانده اموی بر مسلمانان تحمیل می‌کند.
با این حال، پیروان و طرفداران او، به واسطه دشمنی و کینه‌توزی‌ای که او با حضرت علی (علیه‌السلام) داشت، همواره در صدد فضیلت‌تراشی برای او در برابر علی (علیه‌السلام) بودند، تا شخصیت او را برای مسلمانان، بزرگ و مثبت جلوه دهند. یکی از فضیلت‌هایی که پیروان وی، برای او ساختند عنوان «خال المومنین» (یعنی دایی مومنان) بود. این عنوان از این جهت به معاویه داده شد که او برادر ام حبیبه همسر رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) پس از فوت همسر ام حبیبه با او ازدواج کرد. قرآن در سوره احزاب آیه 6 «وَ أَزوَاجُهُ أُمَّهَاتُکُم» همسران رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را مادران مؤمنین نامید و خود حضرت نیز در روایتی متواتر، خود را پدر این امت مسلمان نامید. البته این عنوان پدر و مادر، بی‌شک به عنوان استعاره و تشبیه است.
اما پیروان معاویه و دوست‌داران وی، به واسطه این‌که او برادر یکی از ام المومنین‌ها بود، او را خال المومنین نامیدند، تا وجاهت معنوی به او دهند. سید مرتضی در نقد این ادعا گفته است: زمانی به برادرِ مادر، دایی گفته می‌شود که رابطه مادری از راه نسب باشد، نه تشبیه و استعاره. از این رو پدران و خواهرانِ همسران رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز جدّ و خاله‌ی مسلمانان نامیده نمی‌شوند، وگرنه لازم می‌آمد که «حیی بن اخطب یهودی» به دلیل این‌که پدر صفیه [همسر پیامبر] است باید جدّ المومنین خوانده شود، در حالی‌که قطعاً چنین نمی‌شود گفت.
وانگهی چرا تنها معاویه از میان برادرانِ همسران پیامبر، فقط خال المومنین نامیده شده است؟! مگر عبدالله بن عمر برادر حفصه و محمد بن ابوبکر برادر عایشه، برادران همسر پیامبر نبودند. بی‌شک این فضیلت‌تراشی برای معاویه، از تعصب‌های جاهلی پیروان اوست که انسان را کور و کر می‌کند.»[2] ابوجعفر اسکافی معتزلی نیز شبیه چنین نقدی را بر این ادعا وارد کرده است.[3] 

تاریخ شاهد وجاهت‌سازی‌های بی‌شماری برای معاویه بوده است که آن را با گسترش و تبلیغ فراوان به فرهنگ و اندیشه اهل سنت چنان تسری دادند که حتی مقبول عامه‌ی آنان واقع شده است، اما با اندکی تامل و تحقیق می‌توان به‌راحتی به جعلی و ساختگی بودن بسیاری از این فضیلت‌ها پی برد. 

پی‌نوشت: 

[1]. «كَانَ هُوَ وأبوه وأخوه من مسلمة الْفَتْح». الإستیعاب فی معرفة الأصحاب، أبوعمر يوسف بن عبدالله بن محمد بن عبد البر بن عاصم النمری القرطبی(463ق)، تحقیق: علی محمد بجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق-1992م، ج۳، ص۱۴۱۶، متن کتاب.
[2]. «و من ذهب لأجل تسميته بأنهن أمهات المؤمنين الى أن معاوية خال المؤمنين فقد ذهب مذهبا بعيدا، و حاد عن رأي الصواب السديد، لأن أخا الأم انما يكون خالا إذا كانت الأمومة من طريق النسب، و أما إذا كانت على سبيل التشبيه و الاستعارة فالقياس غير مطرد فيها، و لهذا لا يسمى آباء أزواج النبي أجدادا لنا و لا أخواتهن لنا خالات، و لا يجري القياس في هذا الموضع مجراه في النسب. و كيف اختص بالخؤولة معاوية دون كل اخوة أزواج النبي؟ و هلا وصف محمد بن أبي بكر و عبد اللّٰه بن عمر بالخؤولة ان كان القياس مطردا؟ و لكن العصبية تعمي و تصم». رسائل الشریف المرتضی، علم الهدی علی بن حسین بن موسی(۳۵۵-۴۳۶ق) معروف به سیدِ مرتضی و شریف مرتضی، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، دارالقرآن الکریم، ج4، ص65، متن کتاب.
[3]. «فإذا ذكر [أحد] معاوية بسوء غضبوا و أنكروا و لعنوا [من ذكره بسوء] و علّتهم انّه خال المؤمنين!! و إذا ذكر محمد بن أبي بكر بسوء رضوا و أمسكوا و مالوا مع ذاكره؛ و خئولته ظاهرة بائنة. و قد نفرت قلوبهم من عليّ بن أبي طالب لأنه حارب معاوية و قاتله، و سكنت قلوبهم عند قتل عمار و محمد بن أبي بكر و له حرمة الخؤلة، و هو أفضل من معاوية و أبوه خير من أبي معاوية. [فتدبّروا فيما ذكرناه‌] لتعلموا أن علة القوم الخديعة و الجهالة و إلا فما بالهم لا يستنكرون قتل محمد بن أبي بكر، و لا يذكرون خئولته للمؤمنين؟ قاتلهم اللّه أنى يؤفكون». المعیار والموازنة فی فضائل الامام امیر المؤمنین علی بن ابی طالب(علیه‌السلام)، ابوجعفر محمد بن عبدالله سمرقندی اسکافی بغدادی معتزلی(240ق)، تصحیح: محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۴۰۲ق-1981م، ص۲۱؛ متن کتاب.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.