جاهل قاصر و معذور بودن او در عصر ارتباطات
خلاصه مقاله
تکفیریها معتقدند در عصر حاضر که علم پیشرفت کرده و وسائل ارتباطی مانند شبکههای ماهوارهای و اینترنت در سراسر جهان گسترش پیدا کرده است، کسی نمیتواند بگوید من نسبت به مسائل دینی جاهل هستم، در حالیکه بسیاری از افراد در جامعهی امروزین به دلیل حجم زیاد ماهوارهها و شبکههای مجازی در انتخاب حقیقت در ابهام هستند، این یعنی شخص در بطن جامعه نیز ممکن است جاهل به حقیقت و در پیشگاه خداوند معذور باشد؛ همچنین در دست بودن قرآن و ترجمه آن برای معذور نبودن جاهلان کافی نیست بلکه تبیین این مطالب برای آنان لازم است، همانطور که خداوند وظیفه تبیین را بر عهده انبیاء نهاده است.
متن مقاله
علمای تکفیری، جهل در مسائل مرتبط با دین را به دو دستهی آشکار (ظاهره) و مخفی (خفیه) تقسیم میکنند. ایشان جهل در مسائل آشکار دین (مانند خداشناسی و نماز و روزه) را تنها در مورد کسیکه توانایی بهدست آوردن علم را نداشته باشد، عذر میدانند و آن موارد را تنها در دو مورد خلاصه میکنند، الف: تازه مسلمان باشد (حدیث العهد بالاسلام)؛ ب: کسیکه در مناطق دوردست زندگی میکند (من نشاء ببادیه بعیده).
تکفیریها معتقدند در عصر حاضر که علم پیشرفت کرده و وسائل ارتباطی مانند شبکههای ماهوارهای و اینترنت در سراسر جهان گسترش پیدا کرده است، کسی نمیتواند بگوید من نسبت به مسائل دینی جاهل هستم، در این صورت کسی یافت نمیشود که در جهلش معذور باشد. بنابراین کسانیکه در کشورهایی مانند ایران و سوریه و یا عراق، یا هر کشور مسلمانی زندگی میکنند، جهلشان عذر نیست و تکفیر میشوند.
نقد و بررسی
اولاً: اگر چنین باشد، حتی کسانیکه تازه مسلمان شدهاند و یا اینکه در مناطق دور دست زندگی میکنند نیز معذور نیستند، چرا که بر اساس ادلهای که جماعت تکفیری به آن استناد میکنند، حجت بر اینگونه افراد نیز تمام شده است و آنان نیز در جهل خود معذور نیستند.
ثانیاً: باید توجه کرد بسیاری از کسانیکه در عصر حاضر در کشورهای اسلامی، مانند سوریه و عراق و ایران و دیگر کشورهای اسلامی زندگی میکنند نیز معذور هستند؛ زیرا اینان کسانی هستند که یا جاهل هستند، به این معنا که همین مقدار آشنایی از دین را کافی در نجات خود میدانند؛ بهعنوان نمونه مسلمانانی که در ایران زندگی میکنند و قرآن و احادیث به زبان عربی در دست آنان است، نسبت به مفاهیم آن اطلاعی ندارند و از طرف دیگر، آنان که با ترجمهی قرآن آشنایی دارند و یا عرب زبان هستند نیز در فهم منظور این آیات و روایات دچار مشکل هستند.
بنابراین نمیتوان گفت همین که قرآن و ترجمه آن در دست مسلمانان است، دیگر نیازی به چیز دیگری برای اتمام حجت ندارند؛ زیرا خداوند متعال میفرماید: ما انبیاء را فرستادیم تا کتابهای آسمانی را برای مردم تبیین کنند، «وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَتُبَینُنَّهُ لِلنَّاسِ.[آل عمران/187] و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که خدا، از کسانیکه کتاب (آسمانی) به آنها داده شده، پیمان گرفت که حتماً آن را برای مردم آشکار سازید.» از این آیه بهدست میآید که وجود قرآن به تنهایی در دست مردم، حجت را بر آنان تمام نمیکند. در آیهای دیگر میفرماید: «وَأَنْزَلْنَا إِلَیكَ الذِّكْرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یتَفَكَّرُونَ.[نحل/44] ما قرآن را به سوی تو فرستادیم تا اینکه برای مردم تبیین کنی آنچه که بر آنان نازل شده است و شاید آنان فکر کنند.» از این آیه هم به خوبی روشن میشود که تمام قرآن نیاز به توضیح رسول خدا دارد.[1]
پینوشت:
[1]. نقد مبانی سلفیه جهادی، عذر به جهل، احمد علیداد، مهدی فرمانیان، ص25، قم ، موسسه بنیان دینی، 1396.
افزودن نظر جدید