دلداری خدا به علی بن موفق

  • 1397/05/13 - 14:39
علی بن موفق می‌گوید: روز جمعه هنگام خارج شدن از منزل، همسرم از من چیزی خواست. در حالی که ناراحت بودم از منزل خارج شدم. ناگهان هاتفی صدا زد: ای علی بن موفق! با وجود داشتن پروردگاری همچون من، ناراحتی؟

احترام‌بخشی به افراد و محفوظ داشتن احترام ایشان، از جمله آداب و سنن اسلامی است که تأکید فراوان به آن شده است، که از موارد آن، احترام به پدر و مادر، احترام به بزرگ‌سالان و در مرتبه‌ای هم احترام به عالمان و اندیشمندان، مورد تأکید قرار گرفته است. اما این احترام و بزرگداشت اگر خارج از عرف معمول باشد، ممکن است در مواردی به جای این‌که تکریم آن شخص را در پی داشته باشد، به تضعیف وی بینجامد و سخن محکوم به غلو شود.
غالیان برای بالا بردن مقام علی بن موفق، ادعای هم‌صحبتی و تکلم وی با خداوند را طرح می‌کنند که امری ناممکن و غیر معقول برای افراد بشر است؛ زیرا اشرف مخلوقات، پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نیز به واسطه با خداوند صحبت می‌کرد، ولی در حق علی بن موفق آورده‌اند: «علی بن موفق می‌گوید: روز جمعه، هنگام خارج شدن از منزل، همسرم از من چیزی خواست. در حالی‌که ناراحت بودم، از منزل خارج شدم. ناگهان هاتفی صدا زد: ای علی بن موفق! با وجود داشتن پروردگاری هم‌چون من، ناراحتی؟»[1]

پی‌نوشت:

[1]. «قال علی بن موفق: خرجت یوم الجمعه الی الرواح، فسألتنی أهلی حاجه، فخرجتُ و أنا مغموم بها، فهتف بی هاتف: یا ابن الموفق! تحزن و أنا لک؟» ابونعیم اصفهانی، حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء، دار الکتب العلمیه، بیروت، ج10، ص312. جهت مشاهده تصویر کلیک کنید.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.