پیامدهای منفی آموزه گناه نخستین
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_عده ای از انديشمندان مسیحی به تأثيرات منفی و پیامدهای اجتماعی آموزه گناه نخستين پرداخته اند. "ولتر" و "ژان ژاک روسو" معتقد بودند: آموزه گناه اوليه، انسان را نسبت به توانايی هايش بدبين ميسازد، و مانع رشد و توسعه اجتماعی و سياسی است و هزرگی و بی بندوباری را ترويج ميكند[1] از آنرو كه در گناه اوليه به مسيحيان آموخته ميشود كه او ناقص و گناه آلود متولد ميشود و توانايی برای بهبودی خود ندارد، از همين رو توانايی های انسان را تضعيف و نابود ميسازد.
همچنين پلاگيوس (کشیش مخالف با آموزۀ گناه نخستین) ميگويد: افرادی كه معتقد به غير قابل پيشگيری بودن گناه هستند دارای يك حس امنيت دروغين در گناه كردن ميشوند... هر كس كه بر اين باور باشد، حتی براي تغيير چيزهايی كه ميتواند نيز تلاش نميكند؛ ولی در حقيقت افرادی كه گناه می كنند و اين گناه كردن را تقصير سرشت خود می دانند عذاب بيشتری را متحمل می شوند؛ زيرا كوچكترين تلاشی براي رهايی از گناهان نكرده اند[2]
پی نوشت:
[1] الستر مك گراث، درآمدی بر الهيات مسيحی، مترجم مسیح دیباح، نشرکتاب روشن، تهران 1385،صفحه 98
[2] جستارهایی در مسیحیت، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، نشر تا ظهور، قم، 1390، صفحه 114
افزودن نظر جدید