قادر بودن به برآوردن حاجات
یکی از مصادیق شرک از نظر محمد بن عبدالوهاب، توسل به ارواح اولیاء الهی است. وی میپندارد ارواح انبیا و اولیاء الهی بعد از مرگ قادر به برآوردن حاجتهای طلبکار و سائل نیستند، لذا توسل به آنها موجب شرک است و این کار خلاف عقیده سلف است. اما در مقابل بزرگان و علمای اهلسنت توسل را جایز میدانند. از باب نمونه مام شافعی در بغداد به ابوحنیفه توسل میجست و نزد ضریحش میآمد؛ وی را زیارت میکرد، بر او سلام میداد و برای رفع حاجتش به وسیله او به خدا متوسل میشد. همچنین امام احمد بن حنبل به امام شافعی توسل میجست که پسرش از کار پدر تعجب میکرد. پدرش به وی گفت:... وقتی که شافعی دید اهل مغرب به امام مالک توسل میجویند، عملشان را قبیح نشمرد. شافعی میگوید: من به قبر ابیحنیفه تبرک میجویم و هر روز کنار قبرش میآیم و وقتی که حاجتی بر من عارض شد دو رکعت نماز میخوانم و نزد قبرش میروم و از خداوند حاجتم را کنار قبر ابوحنیفه مسألت میکنم.
یکی از مصادیق شرک از نظر محمد بن عبدالوهاب، توسل به ارواح اولیاء الهی است. وی میپندارد ارواح انبیا و اولیاء الهی بعد از مرگ قادر به برآوردن حاجتهای طلبکار و سائل نیستند، لذا توسل به آنها موجب شرک است و این کار خلاف عقیده سلف است. اما در مقابل میبینیم که بزرگان و علمای اهلسنت توسل به ارواح اولیاء الهی را جایز میدانند. که در این مقاله از باب نمونه به تعدادی از آنها اشاره نماییم.
- توسل به قبر امام موسی بن جعفر (علیه السّلام)؛ رئیس حنابله ابن علی خلال میگفت: «هر مشکلی که برایم پیش میآمد آهنگ قبر موسی بن جعفر (علیه السّلام) میکردم و به او متوسل میشدم؛ خداوند نیز آنچه را که دوست میداشتم برایم آسان میکرد.»[1]
- توسل به قبر ابوایوب انصاری متوفای 52 هجری قمری در روم؛ حاکم نیشابوری در مورد توسل مردم به قبر ابوایوب انصاری میگوید: «مردم به سوی قبر او میرفتند و آن را زیارت میکردند و وقتی دچار قحطی میشدند، از آن قبر استسقا (طلب باران) مینمودند.»[2]
- توسل قسطلانی به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)؛ قسطلانی درباره شفای بیماریاش میگوید: «یک بیماری بر من عارض شد که پزشکان از درمان آن عاجز ماندند و به مدت دو سال با آن مرض درگیر بودم. در شب 28 جمادیالاولی سال 893 هجری قمری در مکه به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) استغاثه نمودم و سلامتی دوباره خواستم؛ در خواب مردی به خوابم آمد که همراهش کاغذی بود و روی آن نوشته شده بود: این داروی بیماری احمد قسطلانی است... از خواب بیدار شدم و به خدا قسم هیچ اثری از آن بیماری نیافتم و به برکت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شفا پیدا کردم.»[3]
- توسل به قبر ابوحنیفه؛ امام شافعی در بغداد به ابوحنیفه توسل میجست و نزد ضریحش میآمد؛ وی را زیارت میکرد، بر او سلام میداد و برای رفع حاجتش به وسیله او به خدا متوسل میشد. همچنین امام احمد بن حنبل به امام شافعی توسل میجست که پسرش از کار پدر تعجب میکرد. پدرش به وی گفت:... وقتی که شافعی دید اهل مغرب به امام مالک توسل میجویند، عملشان را قبیح نشمرد. شافعی میگوید: من به قبر ابیحنیفه تبرک میجویم و هر روز کنار قبرش میآیم و وقتی که حاجتی بر من عارض شد دو رکعت نماز میخوانم و نزد قبرش میروم و از خداوند حاجتم را کنار قبر ابوحنیفه مسألت میکنم.[4]
- توسل به قبر احمد؛ ابن جوزی در مناقب احمد بن حنبل از عبدالله بن موسی حکایت میکند: «من و پدرم در یک شب تاریک برای زیارت احمد بیرون رفتیم. در آن هنگام آسمان تاریکتر شد. پدرم گفت: پسرم بیا به وسیله این عبد صالح (ابن حنبل) به خداوند متوسل بشویم تا او راه را برای ما روشن سازد.»[5]
پینوشت:
[1]. تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 1، ص 120.
[2]. المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 3، ص 518.
[3]. المواهب اللدنیه بالمنح المحمدیه، قسطلانی، ج 3، ص 405.
[4]. تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 1، ص 123.
[5]. قرائه فی کتب العقائد، فرحان مالکی، ص 96.
افزودن نظر جدید