وهابیون مخالف عقاید ابومنصور ماتریدی و ابوالحسن اشعری

  • 1397/03/10 - 23:38
اهل‌سنت در عقیده پیرو ماتریدی و اشعری هستند و این مطلبی است که بزرگان حنفی به آن اشاره کرده‌اند؛ خلیل احمد سهارنفوری یکی از علمای دیوبندیه در این‌باره می‌‌گوید: «ما در عقیده از ابوالحسن اشعری و ابومنصور ماتریدی پیروی می‌کنیم.» ولی وهابیان شدیدا با عقاید ابومنصور ماتریدی و ابوالحسن اشعری مخالفند.

خلاصه مقاله
اهل‌سنت در عقیده پیرو ابومنصور ماتریدی و ابوالحسن الشعری هستند و این مطلبی است که بزرگان حنفی به آن اشاره کرده‌اند؛ خلیل احمد سهارنفوری یکی از علمای دیوبندیه در این‌باره می‌‌گوید: «ما ـ به حمدالله ـ و مشایخ ما و تمام طایفه ما در فروع، پیرو امام ابوحنیفه‌ایم و در عقیده از ابوالحسن اشعری و ابومنصور ماتریدی پیروی می‌کنیم و منتسب به چهار طریق صوفیه عالی هستیم.» ولی وهابیان شدیداً با عقاید ابومنصور ماتریدی و ابوالحسن اشعری مخالفند و لذا کتاب‌هایی در ردّ عقاید این دو نوشته‌اند. از باب نمونه می‌توان به نسبت تأثر احناف ماتریدی از جهمیه اشاره کرد. شمس سلفی وهابی به احناف ماتریدی نسبت می‌دهد که از گروه جهمیّه متأثر بوده وعقاید آن‌ها تخیلی است. او در این باره می‌گوید: «ولی حنفی‌های ماتریدی به جهت تأثرپذیری آن‌ها از محیط جهمیّه درباره صفات خدای متعال چیزهایی را تخیل کرده‌اند که لایق مخلوقات خدا نیست ـ تا چه رسد به خداوند ـ و این باعث شده که آن‌ها به تفویض یا تأویل کشیده شوند... .»

متن مقاله
اهل‌سنت در عقیده، پیرو ابومنصور ماتریدی و ابوالحسن اشعری هستند و این مطلبی است که بزرگان علمای احناف به آن اشاره کرده‌اند؛ خلیل احمد سهارنفوری یکی از علمای دیوبندیه در این‌باره می‌‌گوید: «ما ـ به حمدالله ـ و مشایخ ما و تمام طایفه ما در فروع پیرو امام ابوحنیفه‌ایم و در عقیده از ابوالحسن اشعری و ابومنصور ماتریدی پیروی می‌کنیم و منتسب به چهار طریق صوفیه عالی هستیم.»[1] ولی وهابیان شدیداً با عقاید ابومنصور ماتریدی و ابوالحسن اشعری مخالفند و لذا کتاب‌هایی در ردّ عقاید این دو نوشته‌اند. اینک به نمونه‌هایی از این کلمات اشاره می‌کنیم.

- نسبت تأثر احناف ماتریدی از جهمیه؛
شمس سلفی وهابی به احناف ماتریدی نسبت می‌دهد که از گروه جهمیّه متأثر بوده وعقاید آن‌ها تخیلی است. او در این باره می‌گوید: «ولی حنفی‌های ماتریدی به جهت تأثرپذیری آن‌ها از محیط جهمیّه درباره صفات خدای متعال چیزهایی را تخیل کرده‌اند که لایق مخلوقات خدا نیست ـ تا چه رسد به خداوند ـ و این باعث شده که آن‌ها به تفویض یا تأویل کشیده شوند... .»[2]

ابن‌تیمیه و توهین به ماتریدیه و اشاعره؛
شمس ادعا می‌کند که ابن‌تیمیه روی ماتریدیه و اشاعره را سیاه کرده است. او در این باره می‌گوید: «شیخ‌الاسلام ـ ابن‌تیمیه ـ روی این ماتریدیه و اشاعره را سیاه کرده است، آن‌جا که ادعا کرده‌اند که اثبات علوّ و استواء و نزول و دیگر صفات برای خداوند مستلزم تشبیه است... .»[3]

- اتهام تأثیرپذیری از یهود به ماتریدیه و اشاعره؛
شمس هم‌چنین ادعا می‌کند که تأویلات ماتریدیه و اشاعره از یهود گرفته شده است. او در این باره می‌گوید: «تأویلات ماتریدیه و دوستانشان اشاعره برگرفته از شیوخشان معتزله و... و از طاغوت یهودی است که اول کسی به حساب می‌آید که در قول به خلق تورات، کتاب تصنیف کرده است، و او کافری بود که کفر را گسترش داد و نیز برگرفته از دایی او و پدر همسرش لبید بن اعصم یهودی است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را سحر کرد و قائل به خلق تورات بود.»[4]

- اتهام تحریف قرآن به ابومنصور ماتریدی؛
شمس درباره ابومنصور ماتریدی می‌گوید: «من از امام ابومنصور ماتریدی تحریف عجیب و خرافه غریبی دیدم که نزد دیگران از معطله ـ آن‌چه می‌دانم ـ یافت نکرده‌ام، امری که مسلمان از آن به وحشت افتاده و بدنش می‌لرزد... .»[5]

- حمله به جماعت تبلیغی از دیویندیه؛
شمس در این باره می‌گوید: «امّا غالیان دیوبند دارای دو شعبه‌اند: یکی شعبه تربیت و تبلیغ که مقصود از آن همان جماعت تبلیغی است. پس جماعت تبلیغی همان‌گونه که دیوبندی متعصبند، هم‌چنین ماتریدی تند هستند و دارای افکار صوفی خطرناک و بدعت‌های قبوری بسیاری هستند... .»[6]

پی‌نوشت:

[1]. «انّا بحمد الله و مشایخنا و جمیع طائفتنا مقلّدون للإمام ابی حنیفة فی الفروع و متبعون لأبی الحسن الأشعری و ابی منصور الماتریدی... .» المهند علی المننّد، ص 29 ـ 30.
[2]. «ولکن الحنفیة الماتریدیة لسبب تأثّرهم ببیئة الجهمیة تخیّلوا من صفات الله تعالی ما یلیق بالمخلوقین... .» الماتریدیة و موقفهم من الاسماء و الصفات الالهیة، شمس سلفی وهابی، ج 1، ص 467.
[3]. «و لقد أفحم شیخ الاسلام هؤلاء الماتریدیه و الأشعریة لما ادعوا انّ اثبات العلو و الاستواء و النزول... .» همان، ص 491.
[4]. «تأویلات الماتریدیه و زملائهم الأشعریه مأخوذة عن شیوخهم المعتزلة... عن طالوت الیهودی الذی هو اول من صنّف فی القول بخلق التوراة... .» همان، ج 2، ص 243.
[5]. «و قد رأیت للامام ابی منصور الماتریدی تحریفا عجیبا و تخریفا غریبا لم اجده عند غیره من المعطلة ـ فیما اعلم ـ یندهش المسلم منه و ترعد فرائصه... .» همان، ج 3، ص 31.
[6]. «امّا غلاة الدیوبندیة فلهم شعبتان» الاولی: شعبة التربیة و التبلیغ و هی المعنیة بجماعة... .» همان، ج 3، ص 303.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.