متن مقاله
همیشه مخالفین مذهب تشیع با بهانه‌های واهی و پوچ، هر از گاهی به قسمتی از اعتقادات شیعه انتقاد می‌کنند و با دروغ و تهمت‌های ناروا سعی می‌کنند تا اذهان مذاهب دیگر را نسبت به این مذهب که پیرو اهل بیت پیامبر هستند را مخدوش کنند و به دیگران بقبولانند که این مذهب هیچ تناسب و سنخیتی با دین اسلام ندارد، چرا که ساخته و پرداخته عبدالله بن سبا یهودی است، ... مثلاً برخی از جاهلان به اصطلاح اندیشمند و پژوهشگران هتّاک، که خود را منتسب به اهل سنت می‌دانند، سخنانی را بیان می‌کنند که هر خواننده‌ی منصف را به عمق جهل و نادانی خودشان رهنمون می‌کنند و یکی از این اشکالات و خدشه‌هایی که به مذهب شیعه می‌کنند این است که گفته‌اند مومن الطاق نخستین کسی بود که نظریه تعداد امامان شیعه را که -دوازده نفرند- را مطرح کرده است.
اصل این سخن از خطیب نقل شده و برخی دیگر از علما و مورخین بر آن اضافه کرده‌اند، که هشام بن حکم (متوفای 179 هجری) نیز در این موضوع سهیم بوده و آغاز پیدایش این تفکر از شهر کوفه بوده است.[1]
در پاسخ به این‌گونه ادعا باید گفت:
اولاً: احادیثی که در مورد دوازده خلیفه پیامبر اکرم در منابع اهل سنت از جمله تاریخ بغداد، عمده القاری، صحیح بخاری، دلائل النبوه، سنن ترمذی، فرائد السمطین و... آمده،[2] اگر اسناد آن‌ها را مورد بررسی قرار دهیم، نه از مومن الطاق و نه از هشام بن حکم اصلاً نامی برده نشده، بلکه یا از ابن عباس، یا از جابر بن سمره، و یا از یزید بن هارون، و یا از ابوایوب انصاری، و یا از جابر جعفی و یا از ابوبصیر، و یا از جابر بن عبدالله انصاری و دیگران نقل شده است.
ثانیاً: اگر چه مدعیان، از شخصیت‌های بزرگ راویان شیعه به زشتی یاد می‌کنند و افرادی مانند مومن الطاق را شیطان الطاق می‌نامند، که خود باید جواب‌گوی این نوع هتاکی‌های خود باشند، ولی در اسناد معتبر کتب شیعه، ذیل احادیث فراوانی که درباره‌ی -اثنی عشر خلیفه- آمده نام این دو نفر کمتر به چشم می‌خورد و این فقط یک ادعای کذب بیش نیست.
ثالثاً: هشام بن حکم خود یکی از بزرگ‌ترین متکلمان شیعه و از شاگردان ممتاز امام صادق (علیه‌السلام) بوده است که با مباحثات و مناظرات گوناگون علمی، مخالفان شیعه را مغلوب کرده است؛ او آن‌قدر در مباحث اعتقادی و دینی مذهب شیعه و در دفاع از اهل بیت پیامبر اکرم قوی بود که کسی را تاب مقاومت در مقابل ادله و براهین علمی و منطقی و عقلی او را نداشت و از پس سؤالات او بر نمی‌آمد. مناظرات او درباره‌ی لزوم نصب امام از سوی خداوند، خود گواه بر این مدعاست واگر می‌توانید به سؤالات او پاسخ دهید که هم بعید است که بتوانید جواب دهید، همان‌طور که اسلاف و گذشتگان شما هم نتوانستند پاسخ دهند و قرن‌های متمادی، سؤالات او مسکوت و بدون جواب مانده است.
در نتیجه وقتی کسی ناامید و ناتوان از پاسخ به سؤالات فنی و دقیق او است، مجبور است تهمت و دروغ را دست مایه گفتار باطل خود کند، تا او را به عنوان نخستین نظریه پرداز تفکر دوازده امامی بودن، مورد هجمه قرار دهد.

پی‌نوشت:

[1]. فکر الشیعه و الخوارج...، صلابی، دارالاندلس الجدیده، قاهره، مصر، (1429ق)، ص150.
[2]. تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، (1427ق)، ج4 ص259 حدیث1960.
عمده القاری، عینی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج24 ص282 حدیث 7222.
دلائل النبوه، بیهقی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، (1405)، ج6 ص522-523.
فرئد السمطین، جوینی، موسسه المحمودی، بیروت، لبنان، (1398ق)، ج2 ص139 حدیث434.