پیامبر و عصمت در امور دنیا

  • 1397/03/05 - 23:45
عصمت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در امور دنیوی مبتنی بر دلایل عقلی و نقلی است. از آنجا که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) با حقیقت موجودات در ارتباط است، در این صورت دچار خطا نمی‌شود. اشتباه زمانی که با تصویرهای ذهنی به دنبال کشف حقیقت بود. این مساله در آیات قرآن نیز تاکید شده است.

خلاصه مقاله
عصمت دارای اقسام گوناگونی است. عصمت در دریافت وحی و ارسال و ابلاغ آن توسط پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) قابل اثبات است. اما آن‌چه معرکه آراء قرار گرفته است،‌ عصمت در امور دنیوی است. مسلمانان اهل‌سنت بر این مساله تاکید دارند که عصمت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در امور دنیوی، ضرورتی ندارد. اما شیعیان بر عصمت تاکید کرده و قول خود را مستند به دلیل عقلی و آیات قرآن دانسته‌اند.

متن مقاله
دلیل بر عصمت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) از هر گونه خطا، گناه و آلودگی چیست؟ اگرچه عصمت در دریافت وحی و ابلاغ آن توسط پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) قابل اثبات است،[1] اما عصمت در امور دنیوی به چه نحوی قابل دفاع است؟
اهل‌سنت بر این باورند که عصمت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در امور دنیا، لازم نیست. یعنی چه بسا پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نسبت به برخی از امور آگاهی نداشته باشد.[2] اوامر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در امور دنیا، از قبیل اوامر ارشادی‌اند، چرا که پیامبران در غیر امر تبلیغ دین، معصوم نیستند.[3]
اما در تقابل با این دیدگاه، شیعیان بر امر عصمت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) تاکید داشته و بر صحت آن دلایل عقلی و نقلی برشمرده‌اند.[4]
اما یکی از دلایل این است که خطا همواره زمانی رخ می‌دهد که انسان از راه تصویرهای ذهنی ساخته شده از عقلش، در صدد تطبیق آن‌ها با امور خارجی است. توضیح این‌که انسان با چشم خود، وجود خارجی مثلا اسب را دیده و سپس از آن‌ در ذهن خود تصویر‌سازی می‌کند. این تصویر در عقل انسان دستخوش تجزیه و ترکیب‌هایی شده و در هنگام تطبیق با موجود خارجی چه بسا دچار اشتباه گردد. اما از آن‌جا که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) مستقیماً با واقعیت‌های عینی به وسیله یک حس خاص و نه با تصویرسازی ذهنی مرتبط است، امکان خطا وجود ندارد.[5]
آیات قرآن نیز به هم‌سو بودن رفتار پیامبر در امور دنیوی با دستور خداوند تاکید می‌کند. به عنوان مثال آیه 36 سوره احزاب بر این مساله دلالت دارد. خداوند در این آیه می‌فرماید: «وَ مَا كاَنَ لِمُؤْمِنٍ وَ لَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضىَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لهَُمُ الخِْيرََةُ مِنْ أَمْرِهِمْ  وَ مَن يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِينًا.[احزاب/36] هيچ مرد و زن با ايمانى حق ندارد هنگامى‌كه خدا و پيامبرش امرى را لازم بدانند، اختيارى (در برابر فرمان خدا) داشته باشد و هر كس نافرمانى خدا و رسولش را كند، به گمراهى آشكارى گرفتار شده است!» شأن نزول این آیه همان ازدواج زید با زینب است. موضوع ازدواج زینب با زید از امور تشریعی نیست، بلکه امری دنیوی است. این در حالی که خداوند با تاکید، کلام آن‌ حضرت را کلام خود می‌شمرد.[6]

پی‌نوشت:

[1]. عصمت پیامبر و مباحث پیش‌رو
[2]. قاضی عیاض، شرح الشفاء، شارح: ملا علی قاری، لبنان، دار الکتب العلمیه، ج 2، ص 209. جهت مشاهده تصویر کلیک کنید.
[3]. ابوریه، محمود، اضواء علی السنه المحمدیه، قاهره، دار المعارف، چاپ ششم، ص 15. جهت مشاهده تصویر کلیک کنید.
[4]. مفید، محمد بن محمد، تصحیح الاعتقاد، قم، رضی، 1413 ق، ص 30.
[5]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران،‌ صدرا، چاپ نهم، 1378 ش، ج 2، ص 161.
[6]. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، تعلیق: محمود شاکر الحرستانی، بیروت،‌ دار احیاء التراث، چاپ اول، ج 21 و 22، ص 16. جهت مشاهده تصویر کلیک کنید.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.