وهابیت: اهلسنت، اهلسنت نیستند.
برادران اهلسنت همچون اشاعره و ماتریدیه در مساله صفات خبری قائل به تاویل و حمل نکردن آیات، بر معنای ظاهری آن هستند.[1] همین مساله آماجی از توهینها و القاب ناشایست همچون اهل بدعت، گمراه و... را متوجه آنها از سوی وهابیت کرده است.[2] تا آنجا که وهابیت از تواضع عالمان اهلسنت سوء استفاده کرده و ایشان را از دایره اهلسنت خارج کردهاند.[3]
این در حالی است که اگرچه در یک مبحث اسلامی، طرف مقابل به عنوان رقیب علمی مطرح است، اما نباید این امر به خصومتورزی و دشنام سوق داده شود. ادب اقتضاء دارد در مباحث علمی درون دینی، ضمن احترام به نظر مخالف، با بیانی شیوا در مقام پاسخگویی به اشکالات برآید.
به همین جهت، اهلسنت در مساله صفات خبری علیرغم مخالفت با همفکران خود، رای ایشان را محترم شمردهاند. به عنوان مثال تهانوی ضمن قبول قول سلف در باب صفات خبری، قائلین مقابل خود را از دایره اسلام خارج نمیدانند.[4] محمد تقی عثمانی نیز همه مذاهب ذکر شده در باب صفات خبری را معترف به تنزیه خداوند میداند.[5] این کلمات مشتمل بر ادب اسلامی است که افزون بر اظهارنظر، دیدگاه مخالف محترم شمرده شده است؛ این مسالهای است که در کتب وهابیت به چشم نمیخورد.
پینوشت:
[1]. العثیمین، محمد بن صالح، فتاوی العقیده و ارکان الاسلام، جمع: فهد بن ناصر، ریاض، دار الثریا، چاپ اول، 1424؛ ص 14.
[2]. بن باز، عبدالعزیز، مجموع فتاوی بن باز، ریاض، دار قاسم، ج 4، ص 133.
[3]. العثیمین، محمد بن صالح، فتاوی العقیده و ارکان الاسلام، جمع: فهد بن ناصر، ریاض، دار الثریا، چاپ اول، 1424؛ ص 67.
[4]. ندوی، محمد رحمه الله، اشرف علی التهانوی حکیم الامه، دمشق، دار القائم، چاپ اول، 1427؛ ص 132-134.
[5]. القاسمی، دار العلوم دیوبند، مدرسه فکره توجیهیه، هند، اکادیمیه شیخ الهند، چاپ اول، 1420، ص 546.
افزودن نظر جدید