به کنیزی گرفتن زنان مسلمانان توسط وهابیت
خلاصه مقاله
وهابیت، بسیاری از مسلمانان را تکفیر میکنند. آنان در طول تاریخ، هر وقت قدرت داشتهاند و برایشان امکان داشته است، مسلمانان را کشتهاند و زنان مسلمان را به عنوان کنیز به اسارت گرفتهاند. از نظر وهابیها، مسلمانانی که به زیارت قبور بروند، توسل جویند، استغاثه کنند، در حقیقت بت پرست و مشرک هستند، بنابراین باید با آنان مانند بت پرستان رفتار کرد. باید مردان کشته شوند و زنان به اسارت گرفته شوند. آنان حتی حدیث اسامه را در برخورد با کسیکه اظهار مسلمانی کرده بود، توجیه کرده و عملکردشان را غیر از عملکرد اسامه میدانند.
متن مقاله
وهابیت در طول تاریخ نشان دادهاند که مسلمانان مخالف خود را تکفیر کردهاند. در هر جا که توانستهاند و شرایط برایشان فراهم بوده است، مردان را کشته و زنان را به اسارت گرفتهاند. چنین عملی بسیار زشت است، زیرا وهابیت زنان مسلمانی را به اسارت گرفتهاند که شهادتین را بر زبان جاری میکردند.
برخی از مسلمانان و علمای اسلام به چنین رفتارهایی از سوی وهابیت اعتراض کرده و چنین کاری را درست ندانستهاند و به وهابیها گفتهاند چگونه زنان مسلمانی را به اسارت میگیرید که شهادتین بر زبان جاری میکنند! و به احکام اسلام عمل میکنند!
شیخ محمد بن ابراهیم آل شیخ، مفتی اسبق عربستان در پاسخ از این افراد میگوید: چنین اعتراضی صحیح نیست اینگونه اعتراضات در حقیقت، ارتداد است؛ زیرا این حکم در دین اسلام آمده است و اعتراض شما، اعتراض به دین اسلام است، در نتیجه ارتداد است. شیخ در ادامه میگوید: آیا سخن شما معترضین، این است که کسانی را که مشرک هستند و بت میپرستند، مشرک و بت پرست نخوانیم![1]
در اینجا مفتی اسبق عربستان کسانی را مشرک و بت پرست خطاب میکند که مسلمان بوده و احکام اسلامی را انجام میدهند، اما چون بر خلاف عقیده وهابیت توسل، زیارت قبور، شفاعت و ... را انجام میدادند، محکوم به حکم کفر از دیدگاه وهابیت شدهاند.
شاید شما خواننده گرامی این سخن به ذهنتان بیاید که چگونه وهابیت حکم به تکفیر مسلمانان میکنند در حالیکه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) وقتی جناب اسامه را به منطقهای فرستاد و فردی، اظهار اسلام کرد و شهادتین را بر زبان جاری کرد، ولی با این حال اسامه او را به قتل رساند، که وقتی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) این ماجرا را شنید، بسیار ناراحت شد و اسامه را توبیخ کرد که چرا او را کشتی، در حالیکه کلمه لااله الا الله را بر زبان جاری کرد![2]
شیخ محمد بن ابراهیم در پاسخی مضحک به این مطلب نیز پرداخته و میگوید: تکفیر مسلمانان به دست ما، با تکفیر آن مسلمان به دست اسامه تفاوت دارد. اسامه کسی را کشت که برای اولین بار شهادتین را بر زبان جاری کرده بود و شاید او واقعاً به اسلام ایمان آورده بود، لذا نباید اسامه، او را میکشت، ولی ما وهابیان کسانی را میکشیم که قبلاً شهادیتن را بر زبان جاری کردند، ولی این شهادتینشان نفاق و دروغ است، لذا کشتن و تکفیر و اسارت بردن چنین افرادی جایز است![3]
نویسنده: م. ج
پینوشت:
[1]. «وهذا الاعتراض مبني على " عقيدة ردية" وهو عدم الحكم على المشركين بالشرك والوثنية، يريدون أن ما أطبق عليه الكثير من الوثنية ليس وثنية، وهو أن من قال لا إله إلا الله فهو مسلم، وهذا من النفاق، والجهل العظيم، ومرض القلب من جهة الاعتقاد». محمد بن إبراهيم بن عبد اللطيف آل الشيخ (المتوفى: 1389هـ)، فتاوى ورسائل سماحة الشيخ محمد بن إبراهيم بن عبد اللطيف آل الشيخ، جمع وترتيب وتحقيق: محمد بن عبد الرحمن بن قاسم، الناشر: مطبعة الحكومة بمكة المكرمة،الطبعة: الأولى، 1399ق، ج6، ص208.
[2]. بخارى، محمّد، صحيح البخاري، تحقيق: محمد زهير بن ناصر، دار طوق النجاة، چاپ اوّل، 1422ق، ج5، ص144
[3]. محمد بن إبراهيم بن عبد اللطيف آل الشيخ (المتوفى: 1389هـ)، فتاوى ورسائل سماحة الشيخ محمد بن إبراهيم بن عبد اللطيف آل الشيخ، جمع وترتيب وتحقيق: محمد بن عبد الرحمن بن قاسم، الناشر: مطبعة الحكومة بمكة المكرمة،الطبعة: الأولى، 1399ق، ج6، ص208-209.
افزودن نظر جدید