دیدگاه ابن حجر عسقلانی در مورد ابن‌تیمیه

  • 1397/02/11 - 16:10
از کسانیکه در طول چند قرن، مورد توجه خاص وهابیان قرار گرفته و برای او ارزش فراوانی از نظر علمی قائلند، ابن‌تیمیه است. او کسی است که افکار وهابیان از او سرچشمه می‌گیرد. وهابیان برای او کنگره‌های علمی گرفته و کتاب‌هایی در مدح و منزلت و شخصیت علمی‌اش تألیف کرده‌اند، و برخی عالمان اهل سنت نیز بر علیه او مواضع تندی گرفته‌اند.

خلاصه مقاله
یکی از کسانی‌که در طول چندین قرن، مورد توجه خاص وهابیان قرار گرفته و برای او ارزش فراوانی از نظر علمی قائلند، تقی ‌الدین احمد بن عبدالحلیم معروف به «ابن‌تیمیه» است. او کسی است که افکار وهابیان از او سرچشمه می‌گیرد. وهابیان برای او کنگره‌های علمی گرفته و کتاب‌هایی در مدح و منزلت و شخصیت علمیش تألیف نموده‌اند و در حقیقت او را مؤسّس مذهب خود می‌دانند؛ اگر چه آنان در ظاهر این مطالب را اظهار نکرده و خود را سلفی می‌دانند. در مقابل این جریان می‌بینیم برخی از علمای اهل‌سنت مواضع تندی در مقابل این شخصیت دارند که از جمله آنان نجم الدین عمر بن حجی بن احمد سعدی شافعی و ابن حجر عسقلانی شافعی است.

متن مقاله
یکی از کسانی‌که در طول چندین قرن، مورد توجه خاص وهابیان قرار گرفته و برای او ارزش فراوانی از نظر علمی قائلند، تقی ‌الدین احمد بن عبدالحلیم معروف به «ابن‌تیمیه» است. او کسی است که افکار وهابیان از او سرچشمه می‌گیرد. وهابیان برای او کنگره‌های علمی گرفته و کتاب‌هایی در مدح و منزلت و شخصیت علمی‌اش تألیف نموده‌اند و در حقیقت او را مؤسّس مذهب خود می‌دانند. اما در مقابل می‌بینیم برخی از علمای اهل‌سنت مواضع تندی در مقابل این شخصیت دارند که در این مقاله برای نمونه به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

- نجم الدین عمر بن حجی بن احمد سعدی شافعی؛
او که قاضی القضاة شافعیه بوده در جواب سؤالی درباره ابن‌تیمیه می‌گوید: «این مردی که از او در این استفتاء سؤال شده، شخصی عالم و متعبّد است، ولی در مسایل بسیاری از راه راست و روش محکم گمراه شده است... .»[1]

- ابن حجر عسقلانی شافعی؛
او در زندگی‌نامه ابن‌تیمیه در کتاب «الدرر الکامنة» می‌گوید: «اصحابش در شأن ابن‌تیمیه غلو کرده و این باعث عُجب در او شد تا این‌که خود را از دیگران و هم‌نوعانش بالاتر برد و خیال کرد که مجتهد است، و لذا در صدد ردّ بر کوچک و بزرگ، قدیم و جدید از علما برآمد، و حتی کارش به جایی رسید که متعرض عمر شده و نسبت اشتباه در برخی از امور به او داد. خبر آن به شیخ ابراهیم رقی رسید و بر او اعتراض نمود، ولی او به نزدش رفته و عذرخواهی کرد و استغفار کرده است، ... برخی او را به نفاق نسبت داده‌اند، به جهت ابن مطلبی که در حق علی گفته است و این‌که گفته که علی با کارهایش خوار شد، و این‌که او مکرر قصد خلافت کرد، ولی به آن نرسید، و برای ریاست جنگید نه دیانت، و این‌که او ریاست را دوست می‌داشت و عثمان مال را... .»[2] ابن حجر در کتاب رجالی دیگر خود، درباره ابن‌تیمیه می‌گوید: «او در ردّیه‌هایش بسیاری از احادیث خوب را از آن‌جا که مصادر آن‌ها را ندیده بود، رد کرده است؛ زیرا به جهت گستردگی حافظه‌اش بر آن‌چه در ذهنش بود، اعتماد می‌کرد، ولی انسان در معرض نسیان است، و چه بسیار مواردی را که مبالغه‌اش در توهین کلام رافضی (علامه حلّی) او را به توهین علی کشانده است.»[3] هم‌چنین ابن حجر عسقلانی در کتاب «الدرر الکامنة» از ذهبی نقل کرده که درباره ابن‌تیمیه گفته است: «من معتقد به عصمت او نیستم، بلکه من با او در مسائل اصلی و فرعی اختلاف دارم.»[4]

پی‌نوشت:

[1]. «هذا الرجل المسؤول عنه فی الاستفتاء کان عالما متعبّدا، و لکنّه ضلّ فی مسائل عدیدة فی الطریق المستقیم و المنهج القویم... .» الفتاوی السهمیة، ص 45.
[2]. «ثم نسب اصحابه الی الغلو فیه و اقتضی له ذلک العجب بنفسه حتی زهی علی ابناء جنسه و استشعر أنّه مجتهد، فصار یرد علی صغیر العلماء و کبیرهم، قدیمهم و جدیدهم، حتی انتهی الی عمر فخطاه... .» الدرر الکامنة، ابن حجر عسقلانی، دارالجیل، بیروت، ج 1، ص 144.
[3]. «لکنّه ردّ فی ردّه کثیرا من الأحادیث الجیاد التی لم یستحضر حالة التصنیف مظانّها، لانّه کان لاتساعه فی الحفظ یتکل علی ما فی صدره و الانسان عامد للنسیان... .» لسان المیزان، مؤسسة الاعلمی، بیروت، ج 6، ص 319.
[4]. «و انا لا اعتقد فیه عصمة بل انا مخالف له فی مسائل اصلیة و فرعیة.» الدر الکامنة، ابن حجر عسقلانی، دارالجیل بیروت، ج 1، ص 151.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.