وهابیت، سلفی است یا حنبلی؟

  • 1397/02/09 - 23:48
وهابیت خود را سلفی می‌نامند، اما در حقیقت آنان حنبلی با تفسیر ابن‌تیمیه هستند، زیرا عقاید احمد بن حنبل با تفسیر ابن‌تیمیه را پذیرفته‌اند.

وهابیت، پیروان ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب هستند و در حقیقت باید گفت که آنان از نظر عقیدتی پیرو افکار ابن تیمیه هستند. با این وجود، وهابیون مدعیند که پیرو سلف صالح هستند. آنان می‌گویند که ما از نظر فقهی، تابع فقه احمد بن حنبل و اهل اجتهاد و از نظر عقیدتی پیرو فهم سلف هستیم.

این ادعای وهابیت که فقط خود را پیرو سلف صالح می‌دانند، باعث فتاوای تکفیری زیادی از سوی آنان شده است؛ زیرا وهابیت با چنین اعتقادی، دیگر پیروان مذاهب را خارج از مذهب سلف می‌دانند و عقاید مذاهب دیگر را باطل می‌شمارند. اما حقیقت آن است که نمی‌توان فقط وهابیت را پیرو سلف دانست، زیرا همه مذاهب اسلامی خود را پیرو سلف می‌دانند.[1] بنابراین باید قید حنبلی را برای آنان انتخاب کرد، نه قید سلفی را؛ زیرا حنبلی دانستن آنان به حقیقت نزدیک‌تر است.
وهابیت در حقیقت پیرو افکار احمد بن حنبل هستند، البته با تفسیر ابن تیمیه از افکار احمد بن حنبل. زیرا وهابیت تفسیر ابن تیمیه از معارف احمد را مورد توجه قرار می‌دهد. برای روشن شدن بحث سخنان حسن فرحان مالکی را در این زمینه ملاحظه می‌کنیم؛ وی می‌گوید: «علمای عربستان با این‌که منتسب به برخی القاب اختلافی، مانند «اهل سنت» و «سلفی» هستند، اما در اصل، حنبلی مذهب به شمار می‌روند. آنان امام احمد را پیشوای واقعی اهل سنت می‌دانند. عقیده و مکتب او را سنی- سلفی می‌خوانند. هم‌چنین حنابله به عنوان اهل سنت و سلفی شناخته می‌شوند و به این دو علت، باید علمای عربستان را از نظر عقیدتی «حنبلی مذهب» به شمار آورد.»[2]
حسن فرحان در ادامه، مذهب حنبلی را به سه قسم تقسیم می‌کند:
قسم اول که پیروان افکار احمد بن حنبل بودند، ولی عقاید تنزیهی داشتند و برای خداوند جسمیت قائل نبودند. مثل ابن جوزی که از این قسم بود.
قسم دوم، حنابله نزدیک به کرامیه که شاگردان احمد بودند، ولی مشبهه بودند. مثل عبدالله ابن احمد، مروزی، دارمی، خلال، بربهاری، ابن بطه، ابویعلی و ... از این طیف به شمار می‌رفتند. این دسته برای خداوند جسمانیت قائل بودند. جریان دوم حنبلی، به قبور و احترام قبور اهمیت می‌دانند.
بنابراین دو جریان درون مذهبی در درون مذهب حنبلی رواج داشت؛ یکی منزهه و دیگری مشبهه بود. ابن تیمیه از میان این دو تفکر، به جریان مشبهه تمایل پیدا کرد و افکار آنان را رونق داد. فقط در یک مورد با آنان اختلاف داشت و آن در مسئله زیارت قبور صالحین و بزرگداشت اموات و قبور بود. ابن تیمیه احترام و زیارت قبور را نپذیرفت، ولی دیگر افکار حنابله مشبهه را رونق بخشید. در این میان، وهابیت دقیقاً همان افکار ابن تیمیه را پذیرفتند، یعنی در باب صفات الهی، مشبهه هستند و در موضوع زیارت و تبرک و قبور همان افکار ابن تیمیه را پذیرفته‌اند.[3]
با توجه به آن‌چه گفته شد، باید گفت که وهابیت در حقیقت پیرو احمد بن حنبل با تفسیر ابن تیمیه هستند و بهتر است که آنان را حنبلی_ابن تیمیه‌ای، نامید، نه سلفی!

نویسنده: مجتبی محیطی

پی‌نوشت:

[1]. سلف صالح از دیدگاه سلفیه و دیگر مذاهب اسلامی.
[2]. فرحان مالکی، حسن، نگاهی به غلو اندیشی و افراط گرایی علمای معاصر عربستان، موسسه فرهنگی هنری آفتاب خرد، تهران، 1396ش، ص64-65.
[3]. همان، ص67-69.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.