وهابیت و مساله تبرک
رویارویی با آموزههای ناب مکتب تشیع از دیرباز از سوی مخالفان مطرح بوده است. امروزه اما وهابیت از آنجا که کانون توجهات معنوی یعنی حرمین شریفین را در اختیار دارد و خود را سردمدار جهان اسلام میداند همین رویه را به صورت فزایندهای در پیش گرفته است.
آنها معتقدند آموزه تبرک که نه تنها از سوی شیعیان بلکه از طرف اهل سنت مور پذیرش واقع شده، موجب شرک به خداوند خواهد گشت. وهابیون تبرک به آثار بزرگان را ممنوع دانسته و از این روی معتقدند که بوسیدن، دست گذاشتن و... بر قبر جایز نبوده و بدعت است.[1] به همین جهت آل شیخ بر این باور است که باید سنگهایی که برای تبرک در زمین قرار گرفته است، معدوم گردد.[2]
در نقد این کلمات نخست باید بیان داشت که وهابیون با این اظهارات بر افکار شیخ خود، یعنی ابن تیمیه خط بطلان کشیدهاند. چرا که طبق کلام ابن تیمیه، احمد بن حنبل و مالک، تبرک به منبر و جای دست پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را اجازه دادهاند.[3]
افزون بر این اگر طرفداران مکتب تشیع، به خاک و قبر بزرگان دین تبرک میجویند، ضمن اینکه به دنبال یافتن وسیلهای برای تقرب به درگاه خداوند هستند،[4] عمل به دستور تعظیم شعائر است که خداوند در آیه «وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ.[حج/32] هر كس شعائر خدا را گرامى بدارد، پس اين از تقواى دلهاست.» به آن امر نموده است. علاوه بر این باید گفت که برخی از مکانها و اشیاء (همچون ضریح و...) به واسطه انتساب به اشخاص دارای برکت شدهاند. قرآن کریم در اینباره میفرماید: «اذْهَبُواْ بِقَمِيصِي هَـذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا.[یوسف/94] این جامه مرا ببرید و بر روی پدرم اندازید، تا بینا گردد.»[5] این آیه به تاثیربخشی پیراهن حضرت یوسف (علیه السلام) به واسطه انتساب به ایشان تاکید دارد.
پینوشت:
[1]. ابن عبدالوهاب، سلیمان بن عبدالله، تیسیر العزیز الحمید فی شرح کتاب التوحید، مکتبه الریاض الحدیثه، بیجا؛ 1426 ق، ص 48. آل شیخ، عبدالرحمن بن حسن، فتح المجید فی شرح کتاب التوحید، چاپ پنجم، المملکه العربی السعودی، وزاره الشوون الاسلامیه و الاوقاف و الدعوه و الارشاد؛ 1421 ق، ص 133.
[2]. همان، ص 237.
[3]. ابن تیمیه، افتضاء الصراط المستقیم مخالفه اصحاب الجحیم، ریاض، مکتبه الرشد؛ بی تا، ص 721.
[4]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، فم، انتشارات جامعه مدرسین، 1417 ق، ج 10، ص 295-296.
[5]. همان، ج 13، 184.
دیدگاهها
مصطفی پورصدوقی
1397/02/17 - 09:22
لینک ثابت
سلام خدا قوت. عالی بود خیلی
mjomid
1397/02/23 - 07:53
لینک ثابت
عرض سلام خدمت شما؛ لطفا از
افزودن نظر جدید