سنت پیامبر در فقه شیعه بیش از فقه اهل سنت
.
علمای شیعه برای استنباط احکام شرعی به کتاب، سنت، اجماع، عقل تمسک میکنند و سنت پیامبر در حقیقت همان روایات و احادیث صحیح السندی است که از پیامبر اکرم صادر شده. اما در برههای از زمان چون به سبب آتش زدن و سوزاندن احادیث پیامبر و جلوگیری از نقل روایات از سوی برخی از خلفا و همچنین جعل روایات فراوان به دستور حاکمان وقت مثل معاویه انجام گرفت، فلذا روایات صحیح از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) کمتر به دست ما رسیده است.
از این جهت شیعه سنت پیامبر اکرم را بیشتر از طریق اهل بیت رسول خدا و امامان معصوم (علیهمالسلام) گرفته و سنت حضرات معصوم را به عنوان ادامه دهندهی واقعی سنت پیامبر دانسته و آن را حجت شرعی برای خود میداند. البته در این میان افراد جاعل حدیث و کذّاب و دروغگو و... هم بیکار ننشستند و باز احادیثی را از قول امامان معصوم (علیهمالسلام) وارد کردند تا به خواستههای دنیایی خود برسند، که بزرگان شیعه به خاطر همین جهات در احادیث منسوب به امامان معصوم هم از نظر رجال و سند و... دقتهای فراوانی انجام دادند تا به صحت آن دست یابند و طبق آن فتوا دهند.
اما به رغم این همه تلاش و دقت علمای شیعه در بهدست آوردن اخبار و روایات صحیح السند باز میبینیم که نویسندگان و علمای برخی از مذاهب با استناد به سخن برخی مغرضین این طور میگویند که: اهل بدعتها و هواها و ضلالت از شیعه و غیر شیعه، به دروغ اعتماد میکنند، فلذا به خاطر همین جهت استدلال آنان به دروغها و آثار ضعیف و چیزهایی که ریشهای ندارند، فراوان است.[1] این عالم و نویسنده اهل سنت در جایی دیگر از کتاب خود مینویسد که: کتابهای آنها از دهها هزار حدیث پر شده است که اثبات صحت آنها ممکن نیست و دین خود را بر پایه آن احادیث بنا نهاده و بدین وسیله سه چهارم سنت پیامبر را مورد انکار قرار دادهاند، این از مهمترین نقاط اختلاف میان آنان و دیگر مسلمانان است.[2]
در جواب او و افرادی مانند او باید گفت:
اولاً: احادیثی که از امامان معصوم شیعه که خود از اهل بیت پیامبر اکرم هستند و در علم و تقوا و فضائل سرآمد تمام صحابه و تابعین بودهاند و به سنت پیامبر عمل نمودهاند و آن را حجت شرعی برای همگان میدانند نزدیکتر است یا محدثانی مانند ابوهریره و... که در کتب صحاح اهل سنت روایات ایشان به مراتب فراوانتر از اهل بیت پیامبر مانند حضرت علی (علیهالسلام) است؟
ثانیاً: برای بهدست آوردن سنت پیامبر، کدام راه صحیحتر و مورد اعتمادتر است، روایات راویان کذّاب و دنیاپرست یا روایات اهل بیت پیامبر مانند امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام)؟
ثالثاً: شیعه فقط کتاب قرآن را صد درصد صحیح میدانند، اما کتب روایی خود و اهل سنت را قابل بررسی و نقد میداند، فلذا برای صحت روایات وارده از راه رجالی و... وارد میشود، اگر صحیح السند و معتبر بود، اخذ کرده والاّ آن را طرد میکند.
رابعاً: اگر شیعه عنایت به کتب اهل سنت ندارد، به این جهت است که در منابع اهل سنت احادیث مجعول و کذب و... فراوان به چشم میخورد، تا به حدّی که بزرگان اهل سنت هم معترف و معترض به آن هستند، آن وقت چهطور انتظار قبول آن از طرف شیعه را دارند، در صورتیکه خود اشکال به آن میکنند!
پینوشت:
[1]. الشفاعه، احمد مزروع، دارالقمه و دارالایمان، اسکندریه، مصر، ص505.
[2]. همان، ص512.
افزودن نظر جدید