شبههی بهائیت به نوع اعجاز قرآن
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مبلّغان بهائی در راستای توجیه عجز پیامبرخواندهی بهائیت از انجام معجزه، ابتدا به انکار اعجاز بیانی قرآن پرداختهاند.[1] آنان پس از پذیرش اعجاز بیانی قرآن، مدعی شدند که این اعجاز مختص ادیبان بوده، حال آنکه خدای تعالی برهان خود را فراگیر معرفی نموده است: «اگر سبب اعجاز قرآن فصاحت و بلاغت آن باشد، هرگز حجت بر خلق عالم بالغ نشود و توصیف این کتاب مجید به آیه کریمه «قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ... [انعام/149]؛ بگو: برهان رسا ويژه خداست»، تمام نیاید؛ زیرا که در این صورت فهم حجیت کتاب راجع به فصحای اُمّت شود و در قوّه علمای این فن باشد و حکم جزء اعظم اهل عالم که عالم به فصاحت و بلاغت کلام عرب نیستند، به تقلید و تبعیت نفوس قلیله علمای این فن راجع آید...».[2]
اما در پاسخ به این ادعای مبلّغان بهائی میگوییم:
اولاً: آیهی مورد استناد مبلّغان بهائی، در مقام حجیت بیواسطه یا با واسطه بودن ادراک معجزه نیست. لذا باور مردم نسبت به معجزهای خاص در سایهی تأیید اهل فن، ضرری به حجیت آن وارد نخواهد کرد.
ثانیاً: اگر معجزهای یقینی، هرچند با واسطه به افراد برسد، حجت را بر آنها تمام ساخته و بهانهای از آنان قبول نیست.
ثالثاً: اگر قرار باشد تمام معجزات پیامبران بدون واسطه و همهفهم باشد؛ بر فرض که شخصی معجزه را درنیابد و یا فرق آن را با سحر متوجه نشود، باید معجزه را باطل فرض کرد؛ در حالی که کسی به چنین نتیجهی غیرمعقولی قائل نیست.
رابعاً: اعجاز قرآن منحصر به اعجاز بیانی آن نیست، بلکه وجوه دیگری دارد که غیر اعراب و حتی مردم غیر زمان نزول را در بر میگیرد.[3]
پینوشت:
[1]. ابوالفضل گلپایگانی، فرائد، هند: بینا، بیتا، صص 281-280.
[2]. همان، ص 282.
[3]. جهت مطالعهی بیشتر، بنگرید به مقالهی: اعجازهای قرآن را نام ببرید؟
افزودن نظر جدید