آیه مباهله و مکتب ماتریدی
آیه مباهله از جمله آیاتی است که در برگیرنده برتری اهلبیت (علیهمالسلام) است. خداوند در این آیه میفرماید: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكمُْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنفُسَنَا وَ أَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتهَِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلىَ الْكَذِبِين.[آلعمران/61] هر گاه بعد از علم و دانشى كه (درباره مسيح) به تو رسيده، (باز) كسانى با تو به محاجّه و ستيز برخيزند، به آنها بگو: «بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خويش را دعوت کنيم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت كنيم، شما هم از نفوس خود، آنگاه مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم.»
مکتب ماتریدی به عنوان یکی از دو مکتب کلامی پرنفوذ اهلسنت،[1] زیر بار این فضیلت نرفته و آنرا نادیده گرفته است.[2] نجم الدین عمر نسفی نیز که هممسلک با ماتریدی و متاثر از او بوده است، کلامی از اهلبیت در این آیه به میان نیاورده است.[3]
این در حالی است که اهلسنت به ارتباط با این آیه، به حضور اهلبیت (علیهمالسلام) در این واقعه اعتراف کردهاند. علمایی همچون طبری،[4] واحدی،[5] فخر رازی،[6] جصاص،[7] حاکم نیشابوری[8] و... ضمن اشاره به این مطلب که این آیه در رابطه با اهلبیت (علیهمالسلام) است، به شان نزول آن در اهلبیت اقرار کردهاند. به عنوان مثال جصاص در اینباره مینویسد: «راویان سیره در این مطلب اختلاف ندارند که پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) برای مباهله، امام علی (علیهالسلام)، حسنین (علیهماالسلام) و حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را همراه کرد.[9]
پینوشت:
[1]. او همراه اشعری، یکی از امامان کلامی اهلسنت است. طاش کبریزاده، احمد ابن مصطفی، مفتاح السعاده و مصباح السیاده فی موضوعات العلوم، بیروت، دار الکتب العلمیه، بیتا، ج 2، ص 133.
[2]. ماتریدی، ابومنصور، تفسیر القرآن العظیم المسمی تاویلات اهلالسنه، تحقیق: فاطمه یوسف الخیمی، بیروت، موسسه الرساله ناشرون، 1425 ق، ج 1، ص 276.
[3]. نسفی، 1367، ج 1، ص 114.
[4]. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان عن تاویل آی القرآن، تحقیق: صدقی جمیل العطار، بیروت، دار الفکر، 1415 ق، ج 3، ص 409 تا 410.
[5]. واحدی، علی بن احمد، اسباب نزول القرآن، تحقیق: کمال بسیونی، زغلول، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415 ق، ص 57. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[6]. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، تهران، دار الکتب العلمیه، بیتا، ج 3، ص 246.
[7]. جصاص، احمد بن علی، احکام القرآن، 1405 ق، تحقیق: محمد صادق قمحاوی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج 2، ص 16. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[8]. نیشابوری، حاکم محمد بن عبدالله، معرفه علوم الحدیث، قاهره، دار الکتب المصریه، 1415 ق، ص 50.
[9]. جصاص، همان، ج 2، ص 16. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید