خاقانی ستایشگر خاک قدوم اسکندر
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ افضل الدین خاقانی شروانی از فرهیختگان، حکیمان و شاعران نامدار ایرانی در قرن 6 هجری، در دیوان اشعار خود بارها و بارها به ثنای اسکندر پرداخته و آنچه در توان داشت تقدیم نام و یاد او کرد. این ادیب ایرانی، باور به ذوالقرنین بودن اسکندر نیز داشت. برای نمونه شعری دارد که این باور او را متجلی میکند: «پیش یاجوجی که ظلمت خانهٔ الحاد راست، دست و تیغ این سِکندَر سَدّ اکبر ساختند»[1] و به روشنی ساخت سد در مقابل یأجوج (و مأجوج) را به اسکندر نسبت میدهد. همچنین در بیت دیگری به این مهم (ساخت سد توسط اسکندر در برابر یأجوج و مأجوج) اشاره میکند: «یاجوج ظُلم بینَم والا سِداد رایش، از بَهرِ سَدّ انصاف، اسکندری ندارم».[2] یعنی اکنون اسکندری ندارم که در مقابل ظلم یإجوج برایم سدی بسازد. و نیز میگوید: «شش جهت یاجوج بگرفت ای سکندر الغیاث، هفت کشور دیو بستد ای سلیمان الامان».[3] یعنی ای اسکندر! به ما پناه بده که یأجوج از شش جهت به ما هجمه آوردند و ای سلیمان به ما امان بده که دیوها هفت کشور را گرفته اند! همچنین میگوید: «یاجوج ستم گم شد زان پیش که اسکندر، هم ز آهن تیغ او دیوار کشد عدلش».[4] ایضاً در روایات اسلامی آمده که ذوالقرنین همانند خضر در پی آب حیوان (آب زندگی) بود. خاقانی هم به روشنی اشاره میکند آنکه به همراه خضر و همانند او در پی آب حیات بوده اسکندر بوده است: «گوئی سکندرم ز پی آب زندگی...».[5]
پینوشت:
[1]. افضل الدین خاقانی شروانی، دیوان اشعار، قصیده 72.
[2]. افضل الدین خاقانی شروانی، دیوان اشعار، قصیده 147.
[3]. افضل الدین خاقانی شروانی، دیوان اشعار، قصیده 158.
[4]. افضل الدین خاقانی شروانی، دیوان اشعار، ترجیع شمارهٔ ۲: در مدح خاقان اعظم جلال الدین شروان شاه اخستان.
[5]. افضل الدین خاقانی شروانی، دیوان اشعار، غزل 215.
مقاله مرتبط: |
دیدگاهها
saman
1397/01/04 - 13:47
لینک ثابت
کانال نقد و بررسی زرتشت و
افزودن نظر جدید