هجرت به شهرهای وهابی نشین واجب است!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیها معتقدند که فقط خودشان مسلمان واقعی هستند و دیگر مسلمانان چون از آنان تبعیت نمیکنند کافر، مرتد و مشرک هستند. آنان با این سخنان بیش از یک میلیارد مسلمان را کافر و مرتد خطاب میکنند. وهابیها معتقدند همه باید وهابی شوند و در عمل و رفتار نیز نشان دهند که وهابی شدهاند. بنابراین اگر کسی دوستدار وهابیت باشد و عقاید وهابیت را قلباً بپذیرد، ولی از شهر خودش به شهرهای وهابینشین هجرت نکند، مسلمان نیست، بلکه کافر و مرتد است.
شیخ حسین و شیخ عبدالله، دو فرزند محمد بن عبدالوهاب در پاسخ از این سوال که اگر کسی مذهب وهابیت را قبول کند و وهابیت را دوست داشته باشد و از شرک مشرکان (توسل و شفاعت و...) متنفر باشد، ولی در سرزمینی زندگی کند که مردم آن منطقه با اهل اسلام (وهابیت) دشمن هستند، ولی او چون هجرت کردن برایش سخت است، در همان منطقه مانده است، آیا چنین شخصی مسلمان است یا کافر؟ آیا چنین شخصی به علت هجرت نکردن به مناطق وهابی نشین، تعزیز میشود یا خیر؟
فرزندان محمد بن عبدالوهاب در پاسخ گفتهاند: اگر او عذری ندارد و میتواند هجرت کند، ولی با این وجود در بین مشرکان (مسلمانان اهل سنت) مانده است و تظاهر میکند که از آنهاست و دین آنان حق است و دین اسلام (وهابیت) باطل است، چنین کسی کافر و مرتد است، حتی اگر در قلب، دین را بشناسد، زیرا محبت دنیا و ترجیح آن به آخرت سبب شده است که هجرت نکند.[1]
شبیه همین سوال را از محمد بن عبدالوهاب پرسیدند، وی در پاسخ گفت: کسیکه از همه این شرکیات (توسل و شفاعت و زیارت قبور و...) سالم باشد، اما مردم شهر او، آشکارا با اهل توحید (وهابیت) دشمنی کرده و از اهل شرک پیروی میکنند و این شخص عذر میآورد که ترک وطن برایش سخت است و به همراه مردم شهرش با اهل توحید میجنگند و با مال و جانش در این راه تلاش میکند، او نیز همانند مردم شهرش کافر است.[2]
چنانچه مشاهده میکنید، وهابیت فقط دین خودشان را دین راستین و حقیقی میپندارند و معتقدند که حتی زندگی در بین دیگر مسلمانان جایز نیست. تا جایی که پیروان مذاهب اربعه را کافر و مشرک میپندارند.
نویسنده: م.ج
پینوشت:
[1]. «و أما إن لم يكن له عذر، و جلس بين أظهرهم، و أظهر لهم أنه منهم، و أن دينهم حق، و دين الإسلام باطل، فهذا كافر مرتد، و لو عرف الدين بقلبه، لأنه يمنعه عن الهجرة محبة الدنيا على الآخرة». الدرر السنیه فی الاجوبه النجدیه، محقق عبدالرحمن بن محمد بن قاسم، چاپ ششم، 1417ق، ج 13، ص 141
[2]. «و سئل الشيخ: محمد بن عبد الوهاب، رحمة الله تعالى، عما يقاتل عليه؟ وعما يكفر الرجل به؟ فأجاب ... فنقول: أعداؤنا معنا على أنواع: النوع الرابع: من سلم من هذا كله، و لكن أهل بلده: يصرحون بعداوة أهل التوحيد و اتباع أهل الشرك، و ساعين في قتالهم، و يتعذر: أن ترك وطنه يشق عليه، فيقاتل أهل التوحيد مع أهل بلده، و يجاهد بماله، و نفسه، فهذا أيضاً؛ كافر ...» الدرر السنیه فی الاجوبه النجدیه، محقق عبدالرحمن بن محمد بن قاسم، چاپ ششم، 1417ق، ج 1، ص 91.
افزودن نظر جدید