دولت عثمانی-ترکیه- اولین نابود کنندهی حکومت وهابیان
آن هنگامیکه فرقه ضاله وهابیت و با پشت گرمی حکومت آل سعود در منطقه عربستان ظهور کرد و توسط استعمار پیر –انگلیس- هم تقویت گردید، این ظالمان تاریخ به خیال خام خود شروع به دستاندازی به مناطق دیگر اسلامی مثل یمن، مکه و مدینه، عراق، سوریه و ... کردند تا احکام اسلامی خشک و افراطی و به دور از عقل و منطق را با قدرت هر چه تمامتر پیاده کنند، که در برخی از جاها با قتل و غارت و کشتار مسلمانان بیگناه از تمام فرق و مذاهب اسلامی به اهداف شوم خود رسیدند و باعث ترس و نابودی شهرهای مسلمین شدند. اما در برخی جاهای دیگر مثل نجف و ... به این امر به دلایلی دست نیافتند.
مثلاً دولت عثمانی –ترکیه فعلی- تا زمانی که قدرتمند بود، با این فرقهی ضاله «وهابیت» و حکومت آل سعود مبارزه کرد، به طوریکه پادشاه دولت عثمانی –ابراهیم پاشا- اولین دولتی بود که این فرقهی ضاله را به صورت کامل نابود کرد و بزرگان ایشان را به قتل رسانید، اما این آتش خاموش زیر خاکستر، پس از مدتی دوباره شعلهور گردید و باز عقاید باطل و افراطی این فرقه توسط نوادگان محمد بن عبدالوهاب بر سر زبانها افتاد. در همان زمانها بود که این دشمنیها باعث شده که علمای وهابی حکم به تکفیر دولت عثمانی کردند و گفتند که هر کس این دولت عثمانی را تکفیر نکند خودش هم جزء مشرکین و کفار خواهند بود.
در کتاب «الدرر السنیه...»، عبدالرحمن نجدی حنبلی به نقل از برخی از علمای وهابی این طور مینویسد که: «...مما یوجب الجهاد لمن اتصف به، عدم تکفیر المشرکین، او الشک فی کفرهم، فان ذلک من نواقص الاسلام و مبطلاته، فمن اتصف به فقد کفر، و حلّ دمه و ماله و وجب قتاله حتی یکفر المشرکین... فمن لم یکفر المشرکین من الدوله الترکیه و...[1] ... از چیزهایی که موجب جهاد با کسی میشود که این صفات را داشته باشد، آن است که مشرکان را تکفیر نکند یا شک در کفر آنها داشته باشد، زیرا این مسئله از نواقض ایمان و مبطلات اسلام است و کسیکه به آن متصف باشد، به درستیکه کافر شده و خون و مالش حلال است و جنگیدن با او واجب است تا مشرکان را تکفیر کند ... پس هر کس مشرکان دولت عثمانی -ترکیه- و پرستش کنندگان قبور از اهل مکه و دیگران که صالحین را میپرستند و از توحید خدا به شرک عدول کرده و سنت رسول خدا را با بدعت عوض کردهاند تکفیر نکند، پس او نیز همانند آنها کافر است، اگر چه از دین آنان خوشش نیاید و از آنها متنفر باشد و اسلام و مسلمانان را دوست داشته باشد زیرا کسیکه مشرکان را تکفیر نکند، قرآن را تصدیق نکرده، چون قرآن مشرکان را تکفیر میکند و دستور داده با آنها دشمن باشیم و بجنگیم...»
در جای دیگر از نوادگان محمد بن عبدالوهاب سؤالی را پرسیده بودند که در جواب سائل اینطور گفتند: «... من لم یعرف کفر الدوله العثمانی و لم یفرق بینهم و بین البغاه من المسلمین لم یعرف معنی لااله الا الله، ... و من جرهم و أعانهم علی المسلمین بأی اعانه فهی رده صریحه...[2] ... کسیکه دولت عثمانی را کافر نداند و بین آنها و بین یاغیان مسلمان فرق نگذارد، معنای لا اله الا الله را نفهمیده است؛ با این حال اگر کسی اعتقاد داشته باشد که دولت عثمانی مسلمان است پس گناه او بزرگتر و شدیدتر است و این همان شک در کفر کسی است که به خدا کفر ورزیده و مشرک شده است، هر کس با آنها علیه مسلمانان –وهابیها- همکاری کند، هر نوع کمکی که باشد، آشکارا مرتد شده است.» در نتیجه تو خود از این مجمل کلام مفصل خوان. یا اولی الابصار
پینوشت:
[1]. الدرر السنیه فی اجوبه النجدیه، عبدالرحمن تجدی، بیتا، بیجا، (1417ق)، ج9 ص290-292.
[2]. همان. ج 11 ص429.
افزودن نظر جدید