استثنا در عزای حسینی
یکی از موضوعاتی که وهّابیت معمولا در ایام محرم و صفر برای زیر سؤال بردن عزاداریهای شیعیان مطرح میکنند تمسک به روایت زیر دربارهی حضرت زینب (علیهاالسّلام) است: «... یزید، سر مبارک امام حسین (علیهالسّلام) را پیش روی خود نهاد و زنان را پشت سر خود جای داد تا آنان رفتار او را نبینند؛ به محض آنکه نگاه امام سجاد (علیهالسّلام) به سر نازنین پدر افتاد و آن صحنهی دلخراش را دید، دیگر تا پایان زندگی از گوشت تناول نفرمود و چون حضرت زینب (علیهاالسّلام) سر مبارک برادر را دید از اوج ناراحتی دست به گریبان برد و آن را چاک کرد؛ سپس چنان با آوای غمناک فریاد زد «واحسیناه» که با نالهاش دلها ریش شد... .»[1] وهابیت با استناد به روایت بالا میگویند: آیا عملی همچون گریبان چاک کردن در شأن شخصی همچون اهلبیت (علیهمالسّلام) و حضرت زینب (علیهاالسّلام) و سایر اهلبیت (علیهمالسّلام) است؟
که در پاسخ میگوییم:
در متون تاریخی گزارشهایی از گربیان چاک زدنها ثبت شده که حاکی از این رویهی عادی است؛ از باب نمونه در مرگ نووی اشعار زیادی سروده شد، که در یکی از آن اشعار چنین آمده است: «بلند مرتبه است آنکه در مرگ او گریبانها چاک زده شد ... در مرگ او نه تنها گریبان که قلبم را چاک زدم.»[2]
از طرفی با توجه به ادله عام و خاصی که در باب عزای سیدالشهداء (علیهالسّلام) وارد شده، گریبان چاک زدن فقط در عزای امام حسین استثنا شده است. از جمله روایتی که با سند معتبر از معاویه بن وهب از امام صادق (علیهالسّلام) در جواز هر جزع و فزع (بیتابی) در عزای سیدالشهداء (علیهالسّلام) وارد شده که میفرماید: «هر گونه جزع و فزع (بیتابی) و گریهای در مصیبت، مکروه است، جز آنکه در عزای امام حسین (علیهالسّلام) باشد.»[3]
همچنین روایتی که از امام رضا (علیهالسّلام) نقل شده و در آن مصیبت جد بزرگوارش در کربلا را مصیبتی غیر قابل قیاس با مصیبتهای دیگر و احکامی استثنایی بیان فرموده است: «روز شهادت حسین (علیهالسّلام) پلکهای ما را مجروح، اشکهای ما را جاری، عزیز ما را (به ظاهر و در نظر مردم) خوار و ما را تا روز قیامت میراثخوار سختی و بلا از سرزمین کرب و بلا ساخت. گریه کنندگان بر همچون حسین، باید بگریند که گریه بر او گناهان بزرگ را میبخشد. (سپس فرمود:) چون ماه محرم فرا میرسید تا دهم آن ماه کسی پدرم موسی بن جعفر (علیهماالسّلام) را خندان نمیدید و در این مدّت، حزن و اندوه بر او غالب بود و آن روز، روز مصیبت، غم، اندوه و گریههای پدرم میگشت و میفرمود: امروز روزی است که جدّم حسین (علیهالسّلام) به شهادت رسیده است.»[4]
پینوشت:
[1]. «... ثمّ وضع رأس الحسین (علیه السّلام) بین یدیه و أجلس النّساء خلفه لئلّا ینظرون إلیه فرآه علیّ بن الحسین (علیهما السّلام) فلم یأکل الرؤس... .» اللهوف، سید بن طاووس، ص 178 و 179 و 180.
[2]. «خطب رفع من شقّ الجیوب له* فقد شققت جنانی دون قمصان.» تحفة الطالبین فی ترجمة الإمام النووی، علاء الدین علی بن ابرهیم بن العطار، دارالنشر، ج 1، ص 20.
[3]. «عن معاویة بن وهب... قال ابو عبدالله (علیه السّلام) کلّ الجزع و البکاء مکروه سوی الجزعو البکاء علی الحسین (علیه السّلام).» الأمالی، شیخ صدوق، مؤسسة البعثة، قم، ص 162.
[4]. «... قال الرّضا (علیه السّلام).... إنّ یوم الحسین أقرح جفوننا و أسبل دموعنا و أذلّ عزیزنا بأرض کرب و بلاء... .» الأمالی، شیخ صدوق، مؤسسة البعثة، قم، ص 190.
افزودن نظر جدید