همکاری با خلفا، از شئون امام معصوم می‌باشد

  • 1396/12/05 - 22:33
شأن حفظ دین از شئونی است که می‌توان برای امام معصوم مطرح کرد.بدین معنا که امام معصوم باید به لحاظ سیاسی واجتماعی به گونه‌ای رفتار کند که نگذارد دین نابود شود بنابراین براساس سیره و سخنان معصومان این شأن و وظیفه به گونه‌های مختلف انجام می‌شود.

پایگاه فرق، ادیان ومذاهب_ یکی از شئون تشریعی امام معصوم، حفظ دین می‌باشد که  از سه طریق حاصل می‌شود. 1- همکاری با خلفا 2- صلح با حاکم جائر 3- قیام در برابر حکومت جائر. که فقط ما در این نوشتار هم‌کاری باخلفا را توضیح می‌دهیم.در واقع نوشتار زیرجواب به سوال‌هایی از این قبیل می‌باشد. (همکاری با غاصبین خلافت چه وجهه شرعی وعقلی دارد که اهل بیت انجام می‌دادند؟ واقعا همکاری بوده است؟ آیا این همکاری دلیل بر رضایت می باشد؟آیا این همکاری تقویت حاکم جائر نیست؟)

شواهد تاریخی از همکاری امامان معصوم با خلفای وقت حکایت می‌کند که دراین باره سهم امام علی(علیه السلام)  بیش از دیگران است با اینکه حضرت از چهره‌های شاخص میان اصحاب بود و از گزینه‌‌های اصلی خلافت در نگاه مردم بود چون نصوص و ادله زیاد و محکمی بر جانشینی امیرالمومنین علی (علیه السلام) وجود داشت. که دراین باره «ویلفرد مادلونگ»  استاد دانشگاه تاریخ اسلام دانشگاه آکسفورد که نه شیعه است نه سنی در کتاب خود به نام «جانشینی محمد» اثبات می‌کند که جانشین طبیعی حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) نمی‌تواند ابوبکر باشد وکسی جز حضرت علی شایستگی این جانشینی را  نداشت.

اما بعد از رحلت پیامبر اکرم شرایط به گونه‌ای دیگر رقم خورد و دیگران بر کرسی خلافت تکیه زدند.  که در این شرایط  جامعه نوپای اسلامی  تحمل جنگی داخلی  را نداشت و خطر از هم پاشیدگی، کیان اسلام را تهدید می‌کرد و در چنین شرایطی است که امام علی به ظاهر راضی به خلافت دیگران شده، و حتی به یاری آنان  می‌شتابد که دراین رابطه حضرت می‌فرماید:«سوگند به‌خدا! دلم راه نمى‏‌داد و به‌خاطرم نمى‌گذشت كه عرب، پس از پیامبر، خلافت را از اهل بيت و خاندان او، به‌ديگرى واگذارند، و تنها چیزی که مرا ناراحت کرد، اجتماع مردم در اطراف فلانی (ابوبکر) بود که با او بیعت کردند. پس با آن حال دست خود نگاه داشتم، تا اين‌كه ديدم گروهى از مردم مرتدّ شدند و از اسلام برگشته مى‏‌خواستند دين محمّد (صلّى اللّه عليه و آله) را از بين ببرند، ترسيدم اگر به‌يارى اسلام و مسلمانان نپردازم، رخنه يا ويرانى در آن ببينم كه مصيبت و اندوه آن بر من بزرگ‌تر از فوت شدن ولايت و حكومت بر شما باشد. پس در ميان آن پيش‌آمدها و تباه‌كاری‌ها برخاستم.»[1]

بر این اساس  حضرت علی (علیه السلام) که حفظ اسلام را وظیفه خود می‌داند در مواضعی پر شمار به همکاری با خلفا می‌پردازد .در واقع هم‌کاری ایشان با خلفا به منظور تقویت حاکم جائر نیست، بلکه به منظور حفظ جبهه اسلام در برابر کفر است.حاکم جائر درست است که حقی را غصب کرده اما کافر که نیست و هم‌کاری در این شرایط از مصادیق دفع افسد به فاسد است. براساس شواهد تاریخی و منابع حدیثی  وقتی لشکر مرتدان، خود را برای حمله به مدینه آماده می‌کردند. ابوبکر از امام علی، ابن مسعود، طلحه و زبیر می‌خواهد که از گذرگاه‌های اصلی شهر حراست کنند و آن حضرت این مسئولیت را می‌پذیرند.[2]
و هم‌‌چنین وقتی خلیفه دوم عمربن خطاب  تصمیم به مسافرت به شام گرفت، مردم مدینه را جمع کرد و طی خطبه‌ای گفت: ای مردم! من از ترس خطر دشمنان برای مسلمانان، ناگزیر از سفر به شام هستم. علی بن ابیطالب را به جای خود در مدینه می‌گذارم، از او اطاعت کنید.[3]

نتیجه: اما نکته‌ای بسیار مهم که قابل ذکر و توجه است، این که مشورت‌ها و هم‌کاری‌ها‌ی حضرت علی «علیه السلام» دلیل بر رضایت و تایید خلافت خلفاء نیست چون خود حضرت بارها اعتراض و شکایت خود را بیان فرموده‌اند و از حق خود دفاع کرده‌اند.[4] و دلایل صبر و همکاری خود را در خطبه‌ها ذکر کرده‌اند.[5].

 

پی‌نوشت:
[1]. ابن أبي الحديد، عبد الحميد بن هبة الله‏، شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، محقق / مصحح: ابراهيم، محمد ابوالفضل‏، مكتبة آية الله المرعشي النجفي‏ف قم، 1404ق،ج17، ص151،«فَوَ اللَّهِ مَا كَانَ يُلْقَى فِي‏ رُوعِي‏وَ لَا يَخْطُرُ عَلَى بَالِي أَنَّ الْعَرَبَ تَعْدِلُ هَذَا الْأَمْرَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ ص عَنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ لَا أَنَّهُمْ مُنَحُّوهُ عَنِّي مِنْ بَعْدِهِ فَمَا رَاعَنِي إِلَّا انْثِيَال النَّاسِ عَلَى أَبِي بَكْرٍ وَ إِجْفَالُهُمْ إِلَيْهِ لِيُبَايِعُوهُ فَأَمْسَكْتُ يَدِي‏ وَ رَأَيْتُ أَنِّي أَحَقُّ بِمَقَامِ رَسُولِ اللَّهِ ص فِي النَّاسِ مِمَّنْ تَوَلَّى الْأَمْرَ بَعْدَهُ فَلَبِثْتُ بِذَاكَ مَا شَاءَ اللَّهُ حَتَّى رَأَيْتُ رَاجِعَةً مِنَ النَّاسِ رَجَعَتْ عَنِ الْإِسْلَامِ يَدْعُونَ إِلَى مَحْقِ دِينِ‏ اللَّهِ وَ مِلَّةِ مُحَمَّدٍ ص وَ إِبْرَاهِيمَ ع فَخَشِيتُ إِنْ لَمْ أَنْصُرِ الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ أَنْ أَرَى فِيهِ ثَلْما»
شريف الرضي، محمد بن حسين‏، ترجمه و شرح نهج البلاغة( فيض الإسلام)، مترجم :فيض الاسلام اصفهانى، على نقى،‏ مؤسسه چاپ و نشر تأليفات فيض الإسلام‏،تهران، ج5، ص1049، نامه 62
 [2]. ابن الأثير، الكامل في التاريخ، سال چاپ : 1386 - 1966م، دار صادر - دار بيروت، ج2، ص344،« وقيل كان سبب قدوم عمر إلى الشام أنّ أبا عبيدة حصر بيت المقدس فطلب أهله منه أن يصالحهم على صلح أهل مدن الشام وأنْ يكون المتولي للعقد عمر بن الخطاب ، فكتب اليه بذلك فسار عن المدينة ، واستخلف عليها عليّ بن أبي طالب . فقال له علي : أين تخرج بنفسك ؟ إنّك تريد عدواً كلبا»ً
[3].  أحمد بن أعثم الكوفي، الفتوح، علي شيري ( ماجستر في التاريخ الإسلامي )، چاپ : الأولى، 1411ق، دار الأضواء للطباعة والنشر والتوزيع، ج1،ص224-225« ثم قال : أيها الناس ! إني خارج إلى الشام للامر الذي قدعلمتم ، ولولا أني أخاف على المسلمين لما خرجت ، وهذا علي بن أبي طالب رضي الله عنه بالمدينة ، فانظروا إلى حزبكم أمر عليكم به ، واحتكموا إليه في أموركم واسمعوا له وأطيعوا ، أفهمتم ما أمرتكم به ؟ فقالوا : نعم ، سمعا وطاعة»
[4]. دلیل کمک حضرت علی( علیه السلام) به خلفا
[5].دلایل صبر حضرت علی(علیه السلام)از زبان خودشان

 

 

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.