دیوار سواری داود کو سوار
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب– آدابورسوم و اندیشههای اهل حق همواره با افسانهسازیهای غیرقابلباوری همراه بوده است و ایشان همواره در وصف بزرگان خود راه غلو را در پیشگرفتهاند که یکی از این افسانهسازیها، داستان دیوار سواری «داود کو سوار» یکی از «هفتن» و از یاران خاص سلطان اسحاق است. بنا بر باور اهل حق هنگامیکه سلطان اسحاق برزنجهای به «پِردیور» آمد و در آنجا مشغول ساخت مکانی برای خود شد، «پیر میکائیل» که پسرعموی سلطان اسحاق بود، بهقصد جنگ با سلطان اسحاق سوار بر شیری شد و ماری را بعنوان افسار شیر قرارداد و به مکان حضور سلطان اسحاق رسید، و فریادی برآورد و خطاب به سلطان اسحاق و یارانش گفت که من هرگز اجازه نخواهم داد شما در این مکان برای خود بنایی بسازید. سلطان اسحاق در این هنگام خطاب به داود کو سوار که مشغول ساخت دیوار بود میگوید سوار بر دیوار شو و بتاز و ببین که پیر میکائیل چه میخواهد و داود سوار بر دیوار میشود و به آن هی میزند، که دیوار به حرکت میافتد...[آداب و ارکان یارسان، صص 157- 156] مطالب مذکور حاکی از افسانهسازی و بیپایه و اساس بودن اندیشههای اهل حق است و باید به پیروان مسلک اهل حق گفت که آیا چنین اندیشههایی قابلباور و تبعیت است؟
پینوشت:
هاموش، آداب و ارکان یارسان، کرند غرب، 1386، صص 157-156
دیدگاهها
جمشید
1398/11/27 - 15:53
لینک ثابت
همان طور که عصای موسی به مار
افزودن نظر جدید