شوکانی؛ دشمن بزرگداشت بزرگان
برپا کردن بارگاه بر قبور اندیشمندان دینی، بزرگ شمردن مقام آنان با حضور یافتن بر سر قبور ایشان و دیگر اعمال، اموری است که مساله حرمتگذاری بر بزرگان دینی را صحت مینهد. اما نباید از علمایی چشمپوشی کرد که با فهم نادرست خود از آیات و روایات رسیده از سوی بزرگان دین، بر این مقوله خط بطلان کشیده و آن را ناپسنده میشمرند.
شوکانی از عالمان پیشرو در این میدان است که با چنگ زدن به روایاتی در مقابل عالمان اهل سنت قد علم کرده و آن ها را به باد سخره میگیرد. او ضمن ادعای مضحک خود مبنی بر اجماع پیشینیان بر جائز نبودن ساخت بناء بر قبور،[1] روایاتی را در این باب متذکر میشود که آن ها نیز خالی از اشکال نیستند.
اولا اجماع ساختگی وی تنها ادعای موهومی است که از سوی او سرزده، چرا که سیره عملی مسلمین و تاریخ گواه آن است که در طول تاریخ اسلام، ساخت بر قبور مورد توجه بوده و این امر از سوی عالمان مختلف مسلمان نه تنها انکار نشده، بلکه تحسین شده است. صنعانی به عنوان یک عالم دینی به این امر اعتراف کرده و سکوت علماء را تایید بر این کار میخواند و متاسفانه در راستای همراهی با وهابیت کلام خود را توجیه میکند.[2] خواننده عزیز با جستجوی کوچکی در فضای مجازی به این امر (جواز ساخت بر قبور) دست پیدا خواهد کرد.
شوکانی در ادامه با یاری خواستن از روایات، بر عدم جواز بارگاه بر قبور تاکید کرده و مینویسد که جندب از پیامبر نقل کرده است: «قبرها را مسجد قرار ندهید و من شما را از چنین کاری نهی میکنم».[3] این کلام نیز ادعایی بیش نیست چرا که عالم حدیثشناسی هم چون عینی در شرح این گونه روایات مینویسد: «این روایات از انجام دادن اعمالی شبیه به یهود و نصارا منع میکند، چرا که ایشان قبور را قبله گاه خود کرده و به طرف آنان سجده میکردند»،[4] و این در حالی است که مسلمانان این گونه اعمال را جائز نمیدانند و تنها صاحب قبور را با ساخت بارگاه، مورد احترام قرار میدهند.
پینوشت:
[1]. شوکانی، محمد بن علی، شرح الصدور بتحریم رفع القبور، مکه، بیتا، ص 15.
[2]. صنعانی، محمد بن اسماعیل، تطهیر الاعتقاد (ضمیمه شرح الصدور)، ص 33.
[3]. نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، محقق: خلیل مامون، بیروت، دار المعرفه، چاپ دوم، 1428 ق؛ کتاب المساجد و مواضع الصلاه، باب 56 (النهی عن بناء المساجد علی القبور)، ح 1188، ص 260.
[4]. عینی، محمود بن احمد، عمده القاری شرح صحیح بخاری، بیروت، دار احیاء التراث، ج 8, ص 136.
افزودن نظر جدید