شریعتمحوری معیار اصلی عرفان اسلامی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- فقهگریزی و شریعتستیزی وجه مشترک برخی صوفیان مسلمان و عرفانهای نوظهور است. بسیاری از صوفیان کوشیدهاند شریعتستیزی و فقهگریزی خود را با ایجاد تفاوت میان سه اصطلاح "شریعت، طریقت، حقیقت" توجیه نمایند. اینان بدون استدلال متقن و استواری برای اثبات مدعای خود مبنی بر تفکیک میان "شریعت و طریقت" و نارسایی شریعت برای وصول به حقیقت اقامه کنند، کوشیدهاند با ذکر مثالهایی مدعای خود را به کرسی بنشانند.[درآمدی بر عرفان حقیقی و عرفانهای کاذب، صص 172 و 173] از این رو از جمله معیارهای بنیادین و کلیدی که میتوان عرفان ناب اسلامی را از عرفانهای دروغین و بویژه صوفیانه جدا کند، مقوله پردازش و گرایش به شریعت یا عدم معرفت و عمل به آن است. چنانکه عدهای به بهانه شریعت، طریقت و حقیقت، کل شریعت را پوست و حقیقت را مغز و طریقت را راه خروج از شریعت و ورود به حقیقت دانسته و رهایی از شریعت پس از وصول به حقیقت را مطرح کردهاند.[عنکبوتهای دنیادار، ص 135] بنابراین معیار اصلی عرفان حقیقی و اسلامی تبعیت از شریعت است. کسانی که شریعت را بصورت گزینشی عمل کرده یا به بهانههای واهی شریعت را کنار زدهاند، مخالف سیره و روش انبیا و اولیا رفتار کرده مسلما عرفانی که ایشان معرفی میکنند از جنس بدلی عرفان است نه حقیقی.
پینوشت:
شریفی احمدحسین، درآمدی بر عرفان حقیقی و عرفانهای کاذب، صهبای یقین، قم، 1388، چاپ چهارم، صص 172 و 173
بیرانوند عبدالرحیم، عنکبوتهای دنیادار، ذکری، قم، 1392، ص 135
افزودن نظر جدید