سکوت "برخی" درباره بیحجابی اجباری در دوران رضاشاه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پوشش و حجاب کامل همواره یکی از مؤلفههای هویتی بانوان ایرانی بوده است. در اسناد تاریخی و اساطیری میخوانیم که بسیاری از زنان ایرانی، حتی از دوران باستان، چادر به سر داشتند و «پوشیده رو» و «پرده رو» خوانده میشدند که نشانگر التزام شدید و محکم ایشان به امر حجاب بود.[1] لیکن امروز برخی با ندیده گرفتن هویت راستین خود، و با زیر پا گذاشتن فرهنگ ایرانی و اسلامی در پی برهنگی میگردند. در این مسیر با سفسطه دم از مبارزه با «حجاب اجباری» میزنند. لذا لازم به ذکر تذکراتی است.
دفن فرهنگ ایرانی به دست برخی مدعیانِ ایرانی
پرسش ما این است که به راستی مگر حجاب و پوشش وزین و مُوَقّرِ زن ایرانی جزوی از فرهنگ و هویت حقیقی ایرانیان نیست؟ پس چرا برخی از این کسانی که ادعای پاسداری از هویت ایرانی دارند، به جای ترویج فرهنگ حجاب، سعی در ترویج فرهنگ برهنگی دارند؟! ضروری است که به این پرسش پاسخ دهند.
کدام حجاب اجباری؟!
به راستی کدام حجاب اجباری؟! امروز هر یک از زنان و دختران ایرانی که دوست داشته باشد، چادر به سر میکند. هر کس هم نخواهد چادر به سر نمیکند. هر که بخواهد با شلوار و یا حتی شلوارک (شلورهای کوتاه) بیرون میآید! برخی مانتوها آنقدر کوتاه و تنگ هستند که اصلاً نمیتوان آن را مانتو نامید. هر که هم بخواهد موهای سر خود را در معرض دید همگان نمایش میدهد. به راستی که برخی آرایشها و پوششها آنقدر زننده و عجیب است که نظیرش در کشورهای اروپایی هم کم دیده میشود! هرچند در ایران پوشاندن اندام تناسلی طبق قواعد عُرفیِ ملی و شرعی لازم و ضروری است. احساس میکنم منظور این هموطنان از «حجاب اختیاری» در همین گزینه آخر باشد!
چرا به رضا شاه اشکال نمیگیرند؟!
نکته دیگر اینکه رضاشاه در 17 دی 1314 حجاب را برای بانوان ممنوع کرد.[2] یعنی بیحجابیِ اجباری! خوب باید پرسید چرا این عزیزان به رضاشاه اشکالی نمیگیرند؟ یا آنطور که باید ایراد بگیرند، نمیگیرند؟ رضاشاه نه تنها برای بانوان بیحجابی اجباری حکم کرد، بلکه برای مردان هم کلاه شاپو (کلاه فرنگی) را اجباری کرد که با اعتراض مردم مواجه شد. حتی در مشهد کار به تحصن در مسجد گوهرشاد کشیده شد که به دستور رضاشاه، دژخیمان پهلوی مردم را به گلوله بستند و چند هزار نفر به شهادت رسیدند.[3] باید پیرامون این پرسشها اندیشید...
پینوشت:
[1]. بنگرید به: «حجاب زن ايرانی»
[2]. الیز ساناساریان، جنبش حقوق زنان در ایران، طغیان، افول و سرکوب از 1280 تا 1357، تهران: نشراختران، 1384، ص 100-103.
[3]. سینا واحد، قیام گوهرشاد، تهران: انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1395؛ همچنین: باقر عاقلی، درباره زمانه و کارنامه سیاسی محمدعلی فروغی؛ صدوسیسالگی تجدد محافظهکارانه، روزنامه اعتماد، 30 فروردین 1386.
دیدگاهها
saman
1396/11/27 - 07:46
لینک ثابت
کانال نقد و بررسی زرتشت و
افزودن نظر جدید