جایگاه ملاحسین بشرویهای در بهائیت!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ملاحسین بشرویهای فرزند ملا عبدالله صباغ، در سال 1229 در بشرویه خراسان متولد شد. وی پس از چندی تحصیل در مشهد، در سنّ هیجده سالگی به کربلا رفت و در زمرهی شاگردان پیشوای شیخیه "کاظم رشتی" قرار گرفت.[1] پس از مرگ کاظم رشتی و آغاز ادعای بابیت و قائمیت علیمحمد شیرازی، ملاحسین به عنوان اولین نفر به وی ایمان آورده و لقب "اول مَن آمن" و "باب الباب" را از آن خود کرد.[2]
وی سفرهای تبلیغی و مبارزاتی خود را با عزیمت به اصفهان، کاشان و تهران آغاز و با سفر به مشهد، نیشابور، شاهرود و مازندران پی گرفت.[3] در این سفرها که او توانسته بود افرادی را همراه خود سازد، فعالیتهای نظامی و شورشی خود را به قیمت نااَمنی ایران و غارت و کشتار مردم شهرها و عمدتاً روستاها پی گرفت.[4] از اینرو نیروهای دولتی و مردمی، به مقابله با شورشیان برخواسته و سرانجام ملاحسین بشرویهای در قلعهی طبرسی به هلاکت رسید و جسدش در همان جان دفن شد.[5]
ملاحسین بشرویهای به خاطر خدمات کمنظیرش به جریان بابیت، نزد پیشوایان بهائی از جایگاه ویژهای برخوردار است، تا جایی که مدعی پیامبری بهائیت، استقرار خداوند بر عرش را ثمرهی وجود او دانسته است: «لَولاهُ ما استوی الله عَلی عَرشی رَحمانیه و ما استقرَّ عَلی کُرسی صمدانیه [6]؛ اگر او نبود، خداوند بر عرش رحمانیه خود قرار نمیگرفت و بر کُرسی بینیازی خود مستقر نمیشد».
اما به راستی مبلّغان بهائی چگونه تلاش دارند تا مدعی پیامبری بهائیت را پیامآور صلح و یگانگی بشر و منادی آیینی توحیدی معرفی کنند، در حالی که وی خدای بینیاز را محتاج قاتلی بیباک و عامل کُشتار بیگناهان معرفی کرده است!
پینوشت:
[1]. ر.ک: محمدتقی مامقانی، گفت و شنود علیمحمد باب با روحانیون تبریز، بیجا: نشر تاریخ ایران، 1374 ش، ص 103.
[2]. ر.ک: همان، ص 104.
[3]. ر.ک: اعتضاد السلطنه، فتنه باب، با تصحیح عبدالحسین نوایی، تهران: نشر علم، 1377 ش، صص 41-34.
[4]. ر.ک: محمدمهدی خان زعیم الدوله، مفتاح باب الأبواب، بیجا: مؤسسهی مطبوعاتی فراهانی، سوم، 1346، ص 141؛ سید محمدباقر نجفی، بهائیان، تهران: نشر مشعر، 1383 ش، ص 546.
[5]. اعتضاد السلطنه، فتنه باب، با تصحیح عبدالحسین نوایی، تهران: نشر علم، 1377 ش، ص 51.
[6]. حسینعلی نوری، ایقان، مصر: فرجالله زکی الکردی، بیتا، ص 148.
افزودن نظر جدید