شبهه‌ای در بدعت بودن عزاداری

  • 1396/11/01 - 19:08
از شاخصه‌های فرقه‌ی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابن‌تیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانت‌آمیز نسبت به اهل‌بیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سید‌الشهداء نیز تعبیرات زشت و زننده‌ای به کار برده‌اند.

از شاخصه‌های فرقه‌ی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، «ابن‌تیمیه حرّانی» به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانت‌آمیز نسبت به اهل‌بیت (علیهم السّلام) و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظر مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. ابن‌تیمیه و پیروانش در موضوع عزاداری سید‌الشهداء (علیه السّلام) نیز تعبیرات زشت و زننده‌ای به کار برده‌اند؛ چنان که او می‌گوید: «شیطان به سبب کشته شدن امام حسین (علیه السّلام) دو بدعت در میان مردم رواج داده؛ یکی بدعت محزون شدن، گریه کردن و نوحه‌سرایی برای امام حسین (علیه السّلام) در روز عاشورا و دیگری بدعت شادی و خوشحالی که اهل‌سنت در این روز دارند.»[1]

که در پاسخ می‌گوییم: ابن‌تیمیه حرّانی که عزاداری شیعیان را بدعت و حماقت می‌خواند اگر معنای بدعت را نمی‌داند و یا نمی‌خواهد بداند، مشکل خود اوست؛ ولی اگر بناست بر اساس عداوت و کینه و یا فهم ناقص خود، عزاداری شیعیان که ریشه در آیات قرآن کریم، روایت اهل‌بیت (علیهم السّلام) و فطرت سلیم بشری دارد را بدعت و حماقت بپندارد، بهتر است برای شناخت بدعت‌گذاران واقعی در دین مبین اسلام به برخی از بدعت‌های بزرگان خود، بنگرد و از نسبت دادن بدعت به شیعیان بپرهیزد. که در این مقاله به یک نمونه از بدعت‌های بزرگان وی اشاره می‌نماییم.

- از جمله بدعت‌هایی که توسط عمر بن خطاب در دین گذارده شد، تحریم متعه بود؛ در حالی که متعه و یا ازدواج موقت، ریشه در آیات قرآن کریم دارد: « فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً[نساء/24] پس هرگاه از آن زنان، (به نكاح موقّت) كام گرفتيد، مهرشان را به عنوان يك واجب بپردازيد.»

این در حالی است که روایات متعدد کتب اهل‌سنت و عمل صحابه در عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و دوران خلافت ابوبکر و بخشی از دوران عمر بن خطّاب و حتی پس از آن، نظر شیعه درحلّیت متعه را تایید می‌کند، امّا عمر بن خطّاب به بهانه‌ی عملکرد ناشایست یک نفر به نام عمرو بن حریث (که زنی را صیغه کرد و او را باردار ساخت و سپس او را رها ساخت) آن را تحریم کرد: «ابو زبیر گوید: از جابر بن عبدالله انصاری شنیدم که گفت: ما در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و ابوبکر در مقابل مشتی از خرما یاد آرد، متعه می‌کردیم تا این که عمر بن خطّاب در قضیه عمرو بن حریث متعه را ممنوع کرد.»[2] روایت بالا واقعا عجیب است؛ جابر می‌گوید: ما گروه صحابه در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مهریه‌ی زنان را مشتی از خرما قرار داده و با آنان ازدواج موقت می‌کردیم؛ آیا روایتی از این صریح‌تر در اثبات ازدواج موقت؟

همچنین محمد بن اسماعیل بخاری در مهم‌ترین کتاب مورد قبول وهابیت روایت کرده: «عمران بن حصین گوید: آیه متعه نازل شد و ما در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به آن عمل می‌کردیم و آیه‌ای هم بر حرمت آن نازل نگردید و حضرت هم ما را از آن منع نکرد تا این که مردی با میل خودش هر چه خواست گفت و او کسی جز عمر بن خطاب نبود.»[3]

پی‌نوشت:

[1]. «و صار الشّیطان بسبب قتل الحسین رضی الله عنه یحدث للنّاس بدعتین بدعة الحزن و النّوح یوم عاشوراء... و کذلک بدعة السّرور و الفرح.» منهاج السنة النبویة، ابن‌تیمیه حرّانی، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 4، ص 554.
[2]. «حدّثنی... سمعت جابر بن عبدالله یقول کنّا نستمتع بالقبضة من التّمر و الدّقیق الأیّام علی عهد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)... .» صحیح مسلم، مسلم، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 2، ص 1023.
[3]. «... عمران بن حصین قال: أنزلت آیة المتعة فی کتاب الله ففعلناها مع رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و لم ینزل قرآن یحرّمه و لم ینه عنها حتّی مات رجل... .» صحیح بخاری، بخاری، دارالمعرفه، بیروت، ج 4، ص 1642.

 

 

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.