مختصری از شبه معنویتهای نوپدید که فعالیت گستردهتری نسبت به سایر شبه معنویتها دارند ارائه بفرمائید.
برخی از شبه معنویتهای نوپدیدی که بیشتر شناخته شدهتر هستند عبارتند از:
1. ساي بابا: بنيانگذار اين مکتب «باگوان شري ساتياساي بابا» يا «سو آمي ساتيا ساي بابا» بود. وي در سن چهارده سالگي در هند مدعي شد از سوي خدا براي هدايت آدميان برگزيده شده است، سپس ادعاي خدايي کرد و 11 سال زودتر از پيشبيني خود، طعم مرگ را چشيد تا يك خداي دروغين ديگر رسوا شود.
2. رام الله: رهبر اين آيين در ايران شخصي به نام «پيمان فتاحي» است. وي ادعا داشت از غيب خبر داشته، بر تمام علوم باطني تسلط دارد و در عين ناباوري مريدان وي در خرداد سال 86 در حين دستگيري به جاي ناپديد شدن، از ديوار حياط همسايه فرار کرد. اين دستگيري فرصتي شد تا چهرة پوشالياش آشکار شود. وي چندين بار به دليل ترويج عقايد خرافي و انحرافي و فريب مردم ـ به ويژه جوانان ـ به همراه گروهي از اطرافيانش بازداشت شده است.
3. اوشو: اوشو در سال 1931م در روستاي کوچک «کوچ وادا» از کشور هند به دنيا آمد و در سال 1990م در سن 59 سالگي از دنيا رفت. اوشو در ايالت اوريگان آمريکا، شهري به نام «راجينش پورام» را به عنوان مرکز آيين خود قرار داد؛ اما به دليل فسادهاي اخلاقي و جنسي بي حد و حصر خود و مريدانش، در سال 1986م از آنجا اخراج شد.
4. اکنکار: «پال توئيچيل» رهبر و بنيانگذار اين طريقه بود که بسياري از تعاليمش تنها متكي بر تلقينات توهّم آميز و رؤيايي از حضور استاد زنده اَك در پشت درها و صداهاست. از تبعات عضويت در اين فرقه، پشيماني زودرس و روبهرو شدن اعضا با پوچي است. در اثر فشارهاي ناشي از اين موضوع، برخي از آنها دست به خودكشي زده اند. پيروان اين مكتب مدعي اند كه از طريق رؤيابيني، خود را تا مقام «همكار خدا» ارتقا ميدهند.
5. عرفان سرخپوستي: بنيانگذار اين نوع عرفان «کارلوس کاستاندا» است که وي آن را آيين ساحري يا جادوگري مينامد. استفاده از گياهان روانگردان با هدف تحصيل معرفت، خودداري از آميزش جنسي و عقل ستيزي، از شاخصه هاي اين نوع معنويت کاذب ميباشد.
6. پائولو کوئليو: وي در سال 1947م در برزيل به دنيا آمد و در نوجواني و جواني احساسات ضدّ مذهبي شديدي داشت. از هفده سالگي به بعد سه بار در بيمارستان رواني بستري شد. مدتهاي مديدي از داروهاي اعصاب و روان استفاده ميکرد و سپس به استفاده از مواد مخدر روي آورد. پيشينه اخلاقي و اجتماعي بسيار منفي و تاريکي داشت. کوئليو چندين بار تصميم به خودکشي گرفت. کتابهاي او بازتاب تفکراتش بوده و با جوسازي تا به حال به 56 زبان دنيا ترجمه شده اند.
7. دالايي لاما: «تنزين گياتسو» که براساس باورهاي سنّتي تبّتيان تجسم دوبارة دالايي لاماي سيزدهم (که در سال 1932م از دنيا رفته بود) پنداشته شده، ادعاي معنويتخواهي و صلحطلبي داشته است. وي با اعدام صدام که فردي جاني و متجاوز بود، مخالفت کرد و تاکنون بارها شيفتگي و نزديکي خود به رژيم صهيونيستي را اظهار داشته است.
8. عرفان حلقه: از زمان شکل گيري «عرفان کيهاني» کمتر از يک دهه ميگذرد. بنيانگذار آن «محمدعلي طاهري» است و کتابهاي اصلي اين گروه به قلم وي نگارش يافته است.
9. معنويتهاي روانشناختي و فراروانشناختي: به گروههايي گفته ميشود که در تلاش اند تا مشکلات رواني مانند اضطراب، افسردگي و ساير گرفتاريهاي روانشناختي پيروان خود را با نامهاي قانون جذب، راز موفقيت و... برطرف کنند. اينان در سطح گستردهاي در خدمت نشر خرافات و ترويج توهّماتي هستند که مردم را سرگرم نموده و از انديشههاي درست، خردورزي، کوشش و پشتکار دور ميکنند.
10. يوگا: «پتنجلي» مؤسس يوگاست. فلسفة نظري «سانکهيه» که يکي از مکاتب فلسفي هند است، اساس و پاية يوگا ميباشد. در يوگا تكنيکهايي مطرح ميشود تا انسان از طريق آنها به آرامش عصبي يا ذهني برسد. انحرافات مدعيان يوگا کمتر از ساير گروههاي عرفانهاي کاذب نيست.