نقد اعتقاد شیخیه به سایه نداشتن پیامبر
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ محمد کریمخان کرمانی (پیشوای شیخیه کرمان)، مدعیست جسم پیامبر گرامی اسلام (صلّی الله علیه و آله) از جنس نور بوده و قابلیت عبور نور را داشته است؛ همچنان که گفته است: «عرض شد که چون پیامبر (صلّی الله علیه و آله) اشرف و اول کائنات است، بدن او هم اشرف و اول بدنها باشد. هیچ جسمی به لطافت و شرافت جسم او نباشد. پس بدن پیامبر، لطیفتر از هوا و نار و افلاک و کرسی و عرش است. از این جهت بود که او سایه نداشت در آفتاب، و حجاب بر چیزها نمیشد...».[1]
اما در پاسخ به این اعتقاد پیشوای شیخیه میگوییم:
اولاً: اگر کریمخان پشتیبان خود را روایت قرار دهد، روایات وارده در این زمینه از طریق شیعه و سنی، از جهت سند ضعیفاند و قابل اعتماد نیستند. بعلاوه، تنها یک روایت از اهلسنت و یک روایت از امام رضا (علیه السلام) در منابع شیعه در اینباره وجود دارد. بنابراین، آیا معقول به نظر میرسد که مسئلهی به این مهمی و صفت این چنینی در رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) و ائمه (علیهم السلام) وجود داشته باشد و مردم از کوچک و بزرگ شاهد آن باشند، ولی روایتی که تمام خصایص و ویژگیهای پیامبر را به دقت ذکر کردهاند، آن را نقل نکرده باشند![2] و به راستی چرا ایشان به جای «امین»، با لقب جذابی مثل «بیسایه» مشهور نشدند؟!
ثانیاً: اگر به ادعای کریمخان جسم پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) بدون جرم و قابل عبور نور است، پس چگونه تغذیه میکردند و ازدواج مینمودند و یا در جنگها مجروح میشدند؟ آیا اینها نشانه بر وجود پوست و گوشت برای پیامبر نیست؟!
ثالثاً: اگر پیامبر (صلّی الله علیه و آله) موجودی متمایز از انسانها بود و از جسم، عواطف و نیازهای بشری برخوردار نبود، نمیتوانست الگوی دیگران باشد؛ زیرا الگو باید از نوع خود انسانها باشد. به همین جهت قرآن اصرار دارد که پیامبران را از جنس بشر معرفی کند: «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ [کهف/110]؛ بگو: من فقط بشری هستم مثل شما؛ (امتیازم این است که) به من وحی میشود».
پینوشت:
[1]. محمد کریمخان کرمانی، ارشاد العوام، ج 1، ص 416.
[2]. جهت مطالعهی بیشتر، مراجعه کنید به مقالهی: آیا پیامبر یا امام دارای سایه بودند؟
افزودن نظر جدید