نظربازی در تصوف
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ برخی از کسانی که در حوزه ادبیات فعالیت میکنند سعی در توجیه کردن بحث شاهدبازی و نظربازی صوفیه دارند. این عده شاهدبازی و نظربازی را مصداق عشق واقعی و پاک به خدا دانسته و معتقدند منظور از این دو واژه عشق پاک و بدون شهوت است. درحالی که اگر همین عده نگاهی به اشعار یا تاریخ داشته باشند، میتوانند به مفهوم واقعی این دو واژه پی ببرند.
برخی دیگر از محققینی که نظربازی را به مفهوم واقعی آن توضیح دادهاند، میگویند: «نظربازی معاشقه چشمی است و نوعی از آن به اصطلاح امروز غُر زدن (فریفتن) معشوق با نگاه و ایما و اشارات چشم و ابروست که در میان اعیان و اشراف ترک رجال درباری مرسوم بوده است. ترکان به هیچ وجه در مقابل معشوق زیبا، تاب خودداری نداشتند و حتی در حضور شاه چنین وقایعی اتفاق میافتاده و باعث رنجش و کدورت میشده و به اصطلاح امروز به رگ غیرت عاشق برمیخورده است. در چنین فضایی طبیعی است که شاعران درباری، آنسان بیپروا از بچهبازی سخن گفته باشند، امری که امروزه معمولا باعث حیرت خواننده غیر آشنا به فرهنگ و ادب قدیم میشود. ذکر دو حکایت در این باره نشان دهنده وجود چنین عقیدهای در میان قدما بوده است. برای نمونه میتوان به داستان "امیر یوسف و طُغرل کافر نعمت" و داستان "ابونعیم و نوشتگین" در موضوع نظربازی اشاره کرد که شهره عام و خاص بودهاند.»[شاهدبازی در ادبیات فارسی، صص 53-55] بنابراین میتوان اینگونه نتیجه گرفت که نظربازی در معنای حقیقی آن به نظر کردن عاشقانه به معشوق و طلب او دلالت دارد، هرچند برخی منکر این حقیقت هستند.
پینوشت:
شمیسا سیروس، شاهدبازی در ادبیات فارسی، فردوس، تهران، 1381، صص 53-55
افزودن نظر جدید