برخورد دوگانه ابوبکر با روایات منسوب به نبی مکرم (ص)
بعد از رحلت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آنچه از اسلام به یادگار باقی مانده بود، کتاب خدا به عنوان معجزه جاوید الهی و گفتار، کردار و سیره عملی پیامبر ((صلی الله علیه و آله و سلم) و همچنین خاندان و عترت آن رسول گرامی بود که جامعه اسلامی میبایست آن را حتی بیشتر از جان خود محافظت میکرد تا این درخت تازه به ثمر نشسته اسلام بتواند در میان مردم ریشه بدواند و روز به روز مستحکمتر شود و از خطرات و آسیبهای اجانب در امان بماند. اما وقتی پای شهوت مال و منال و کسب ثروت و قدرت به میان آید بسیاری از افراد رنگ میبازند و در این آزمون به خطا میروند.
ابوبکر طبق آنچه ذهبی در کتاب خود آورده پس از جمع کردن مردم به ایشان گفت: «شما از رسول خدا روایاتی نقل میکنید که مورد اختلاف است و مردمی که پس از شما بیایند در این باره بیشتر به اختلاف خواهند افتاد؛ از این رو در این باره روایتی نقل نکنید و اگر در این رابطه کسی از شما پرسشی کرد، بگویید: میان ما و شما قرآن که کتاب خداست حاکم است؛ ...» [1]
حال جا دارد این سئوال پرسیده شود که در قضیه فدک، آیاخود ابوبکر هم فقط به قران تمسک کرد؟ یا اینکه برای غصب فدک به روایتی منسوب به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) استناد کرد؟! «ابوبکر گفت: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: ما پیامبران چیزی به ارث نمیگذاریم؛ آنچه از ما بماند صدقه است» [2] مگر طبق حرف خود ایشان و عمر بن خطاب، نمیبایست فقط کتاب خدا برای جامعه مسلمین کافی باشد؟ و مگر نه اینکه خداوند در مورد ارث آیه دارد و فرموده است: « وَ وَرِثَ سُلَیمانُ داوُد [نمل/16] و سلیمان وارث داود شد» پس چگونه دختر نبی خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را از حق مسلم خود محروم ساختید؟
پینوشت:
[1]. مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج3، ص1259
[2]. بخاری، صحیح بخاری، درا ابن کثیر، ج3، ص1126
افزودن نظر جدید