برخی از علل دوام سلسلههای صوفیه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- برخی عوامل در میان فرقهها موجب میشود تا حیات آنها به درازا بکشد یا اینکه به مماتی زودرس دچار گردند. «اسپنسر علل دوام سلسلههای تصوف در خارج از فلات ایران را در آن میداند که اولا مکاتیب صوفیه به وسیله حکومتها تایید میشد و ثانیا ریشه قبیلگی و تعصب پیروان، آن را حمایت میکرد.»[نقد صوفی، ص 84] پس دو علت عمده و تاثیرگذار دوام فرقههای صوفیه خارج از فلات ایران وابستگی به حکومت و قبیلگی بودن آنهاست. این دو عامل در برخی از فرقههای صوفیه ایران نیز به چشم میخورد. زیرا همواره فرقههای صوفیه به خاطر در امان ماندن از آسیب حکومتها سعی در جلب اعتماد حکام و پادشاهان داشتند تا جایی که برخی از صوفیه که شعار دوری از سیاست را سر میدادند، در امر سیاست داخل شدند و بیشتر صوفیان به خاطر دوام بیشتر سلسله، سعی داشتند اطرافیان خود را وارد در طریق خود کرده یا فرزندان خود را تحت تربیت مشایخ قرار میدادند تا ریاست فرقه از خانواده ایشان بیرون نرود. نمونه بارز قومیتگرایی در فرقهها را میتوان در فرقه صوفیه گنابادیه دید. در این فرقه اقطاب بصورت موروثی انتخاب شده و چندی است که قطبی خارج از خانواده سلطان محمد انتخاب نشده است. [ر.ک به: تاریخ سلسلههای طریقه نعمت اللهیه در ایران] درنتیجه میتوان این دو عامل را برای بیشتر فرقهها نام برد.
پینوشت:
یوسفپور محمدکاظم، نقد صوفی، روزنه، تهران، 1380، ص 84
همایونی مسعود، تاریخ سلسلههای طریقه نعمت اللهیه در ایران، مکتب عرفان، 135
افزودن نظر جدید