اشتراک صوفیان و مسیحیان در ترک شریعت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شریعتگریزی در بین مسیحیان، اولین بار توسط شخصی بهنام «پولس» صورت گرفت که احکام عملی را از مسیحیت برداشت و گفت که مسیحیت احتیاج به شریعت ندارد. پولس، پس از نزاع و اختلاف با عالمان مسیحی، به این نتیجه رسید که عمل کردن به احکام سخت کتاب مقدس، برای مسیحیان، ضروری نیست و به این فکر افتاد که تمام احکام را منسوخ کند، لذا به غلاطیان نامه نوشت: «هیچکس از اعمال شریعت عادل شمرده نمیشود، بلکه به ایمان به عیسی مسیح؛ ما هم به مسیح عیسی ایمان آوردیم تا از ایمان به مسیح و نه از اعمال شریعت عادل شمرده شویم، زیرا که از اعمال شریعت هیچ بشری عادل شمرده نخواهد شد.» [مسیحیت شناسی تحلیلی، ص 506-508]
برخی متصوفه هم از همین مسئله کپیبرداری کرده و قائلاند که شریعت تا مدتی موقت برای مکلف ثابت است و بعد از آنکه به حقیقت رسید دیگر احتیاجی به شریعت نیست. دکتر غنی محقق مشهور صوفی در کتاب خود به این مسئله اشاره کرده و گفته است: «صوفی پخته میل ندارد خود را به زنجیرهای قوانین شرع و آداب و عادات مصنوعی اجتماع و اخلاق مصنوعی عرفی مقید سازد.»[ تاریخ تصوف در اسلام، ج 1، ص 186] بنابراین با توجه به شریعتگریزی مسیحیان و صوفیان میتوان گفت که این مسئله یکی از اشتراکات انحرافی بین این دو گروه بوده و حتی با توجه به سبقت مسیحیان در ترک شریعت، متصوفه نیز این عمل بدعتگونه را از آنان به ارث بردهاند.
پینوشت:
دکتر غنی، قاسم، تاریخ تصوف در اسلام، نشر زوار، تهران، 1386، ج 1، ص 186
کاشانی، محمد، مسیحیت شناسی تحلیلی، انتشارات ذکری، قم، 1395، ص 506-508.
افزودن نظر جدید