کتمان و اظهار حقایق
یکی از راههایی که موجب دور کردن دیگران از مسیر حق بهشمار میآید، کتمان و پنهان کردن حقایق و واقعیتهاست. این کار در دین اسلام بسیار نکوهش شده و برای عاملان چنین کاری عذابهایی مانند گرفتاری در آتش دوزخ، عدم تکلّم خداوند با آنان، آلودگی باطن و پاک نشدن کتمان کنندگان از آلودگی، دور شدن رحمت الهی و مورد لعنت واقع شدن در نظر گرفته شده است.
کتمان حقایق در جایی که آشکار کردن حق ضرورت دارد قبیح و حرام است، ولی در چند مورد پسندیده است:
جایی که کتمان مربوط به أسرار مردم است.
جایی که با آشکار شدن حق، شرّ به پا میشود.
جایی که مربوط به أسرار ایمانی باشد.
خداوند در قرآن میفرماید: «قالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَكْتُمُ إِیمانَهُ.[مؤمن/28] مرد مؤمنى از آلفرعون كه ایمان خود را پنهان مىداشت گفت...» که از آن به تقیّه نیز یاد میکنند، چرا که تقیّه، کتمان حق است در مقابل مخالفین، که اهل بیت، جماعتی از شیعیان خود را به آن امر نمودهاند.[1]
پینوشت:
[1]. «التقية: كتمان الحق وستر الاعتقاد فيه ومكاتمة المخالفين وترك مظاهرتهم بما يعقب ضررا في الدين أو الدنيا، وفرض ذلك إذا علم بالضرورة أو قوي في الظن، فمتى لم يعلم ضررا بإظهار الحق ولا قوي في الظن ذلك لم يجب فرض التقية. وقد أمر الصادقون - عليهم السلام - جماعة من أشياعهم بالكف والامساك عن إظهار الحق، والمباطنة والستر له عن أعداء الدين، والمظاهرة لهم بما يزيل الريب عنهم في خلافهم.» تصحیح إعتقادات الامامیة، شیخ مفید، ص137.
افزودن نظر جدید