دلت پاک باشه و گناه کن
از جمله علتهای کمرنگ شدن شریعت در بین مردم، این ضربالمثل است که دلت پاک باشد و اینکه کسی که اهل تکالیف شرعی نیست نباید از روی ظاهر درباره او قضاوت کرد. زیرا ممکن است دلش پاک باشد و همین کافی است. این دیدگاه اشتباه نشأت گرفته از انحرافات صوفیانه است که معتقدند که اگر کسی دلش پاک باشد و ایمان به روز غیب داشته و محب خداوند شود نه تنها مکلف به انجام تکالیف شرعی نیست بلکه اگر گناه کبیره هم انجام دهد خدا او را عذاب نخواهد کرد. [شرح گلشن راز، پاورقی شماره 2، ص 302] درواقع این اعتقاد دهنکجی بزرگی نسبت به ائمه اطهار (علیهم السلام) است. زیرا اگر قرار بود بهواسطه پاک بودن دل و دوستی با خداوند، شریعت ترک شود، پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) و اهلبیت پاک آن حضرت اولی به هرکسی بودند، حال آنکه هیچوقت از انجام تکالیف شرعی فروگذاری نداشتند. این سخن و ادعا اینقدر سخیف است که غزالی صوفی صاحب نام در این باره میگوید: «دیگر از این قوم باشند... گویند (عبادات) کار دل دارد و بهصورت نظر نیست، دل ما همیشه اندر نماز است و با حق است و ما را بدین اعمال حاجت نیست... چنین قوم کافرند و خون ایشان به اجماع امت حلال است.» [کیمیای سعادت، ج 2، ص 308] صاحبان این عقیده باید بدانند که گناه گمراهی مریدان و مردم امروزی به خاطر نقل این سخن اشتباه، به عهده آنهاست و باید بار گناهان دیگران را هم بر دوش بکشند.
پینوشت:
لاهیجی، محمد، شرح گلشن راز، انتشارات سعدی، تهران، ۱۳۷۱، پاورقی شماره 2، ص 302
غزالی، محمد، کیمیای سعادت، نشر علمی و فرهنگی، تهران، 1364، ج 2، ص 308
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از علل ترک عبادات و کماهمیت شدن شریعت دینی، اعتقاد برخی از مردم به این ضربالمثل است که «دلت پاک باشد» و اینکه نباید درباره کسی که خود را ملزم به انجام شریعت نمیداند قضاوت کرد، شاید دلش پاک باشد! اما این دیدگاه اشتباه برخواسته از انحرافات و سخنان صوفیانه است؛ چنانچه همواره با این سخن به دنبال شریعت گریزی بودهاند. لاهیجی دراینباره میگوید: «پارهای از بحثکنندگان که از در مباحثه و ایراد با علما شرع در میآیند، بر آن رفتهاند که چون بنده را دل پاکیزه گردد و به نهایت دوستی و محبت پروردگار رسد و ایمان به غیب در دل او استوار باشد در چنین حال، تکلیف از وی برداشته شود و هرچه گناهان بزرگ (کبیره) مرتکب گردد خداوند او را به دوزخ نبرد.» [1] نکته اول اینکه با این اعتقاد هدف از خلقت بشر که بندگی خداوند متعال است بیهوده خواهد بود. نکته دوم این است که این سخن برخاسته از گمراهی و کفر صوفیه است، زیرا درواقع این اعتقاد دهنکجی بزرگی نسبت به ائمه اطهار (علیهم السلام) است. چون اگر قرار بود بهواسطه پاک بودن دل و دوستی با خداوند، شریعت ترک شود، پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) و اهلبیت پاک آن حضرت اولی به هرکسی بودند زیرا کاملترین انسانها از حیث ایمان و پاکی دل هستند. حال آنکه هیچوقت از انجام تکالیف شرعی فروگذاری نداشتند. این اعتقاد سخیف صوفیان از دید برخی از بزرگان صوفیه پنهان نمانده و بهشدت به آن تاخته و مورد سرزنش قرار دادهاند. لاهیجی بعد از مطرح کردن همین اعتقاد میگوید: «این گفته را گمراهی و کفر باید دانست زیرا پیغمبران اکمل مردمانند و ایمان و محبت پروردگار در آنها از هر کس بیشتر است.» [2]
غزالی نیز در حکمی شدید، خون صاحبان این اعتقاد را حلال دانسته و در کیمیای سعادت مینویسد: «دیگر از این قوم باشند چنانکه طاقت گذراندن فرایض و ترک معاصی ندارند... گویند (عبادات) کار دل دارد و بهصورت نظر نیست، دل ما همیشه اندر نماز است و با حق است و ما را بدین اعمال حاجت نیست، که این برای مجاهده کسانی را فرمودهاند که ایشان اسیر نفس خویشتن گشتهاند و راه فرا حقیقت نمیدانند و چنین قوم کافرند و خون ایشان به اجماع امت حلال است.» [3] اما صوفیان قائل به این سخن، نهتنها گناه گمراهی مریدان سادهدل خود را به عهدهدارند، بلکه گناه معتقدین به این سخن نادرست در جامعه امروزی نیز به عهده آنهاست. زیرا این سخن و بدعت برخواسته از اعتقاد و کلام آنهاست که نهتنها دستمایه عدهای برای ترک شریعت شده بلکه این سخن برای گروهی درواقع به یک حقیقت تبدیل کشته که با جانودل آن را قبول دارند و سخن نادرستی نمیدانند.
پینوشت:
[1]. لاهیجی، محمد، شرح گلشن راز، انتشارات سعدی، تهران، ۱۳۷۱، پاورقی شماره 2، ص 302
[2]. همان
[3]. غزالی، محمد، کیمیای سعادت، نشر علمی و فرهنگی، تهران، 1364، ج 2، ص 308
دیدگاهها
پرهيزگار
1399/10/20 - 15:13
لینک ثابت
با سلام، اين شعار مرجئه است
افزودن نظر جدید