اذن واراده خداوند در علم غیب بالغیر
سوال: چرا حضرت یعقوب که علم غیب داشت و براساس علم غیبش بوی پیراهن یوسف را از هشتاد فرسخی استشمام کرد، ولی صدای حضرت یوسف در چاه نزدیک خودش را نشنید؟
جواب: در واقع علم غیب دو نوع است 1- علم غیب بالذات، که مخصوص خداوند است؛ 2- علم غیب بالغیر، وابسته به اراده و اجازه خداوند است که شامل دیگران میشود.
انبيا و ائمه در روش زندگى و معاشرت و برخوردهاى خود با مردم، غالباً بر اساس علوم عادى عمل مىكردند و جز در موارد خاص و استثنايى بر اساس علم غيب عمل نمىكردند. به همين جهت از راه علم غيب خود به دفع خطر و فقر و امراض و ابتلائات خويش نمىپرداختند.
نتیجه اینکه علم غيب و حدود علم پيامبر و امامان نسبت به امور غيبى متكى به علم و اراده پروردگار است و آنجا كه خدا بخواهد، آنها مىدانند گاهی خدا میخواهد که یعقوب بوی پیراهن یوسف را از هشتاد فرسخی استشمام کند و گاهی خداوند اراده کرده است که یعقوب صدای یوسف در چاه نزدیک خود را نشنود.
پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ سوال: چرا حضرت یعقوب که علم غیب داشت و براساس علم غیبش بوی پیراهن یوسف را از هشتاد فرسخی استشمام کرد ولی صدای حضرت یوسف در چاه نزدیک خودش را نشنید؟
جواب شبهه: خداوند متعال میفرماید: «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً إِلاَّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً.[جن/26-27] داناى غيب اوست و هيچ كس را بر اسرار غيبش آگاه نمیسازد، مگر رسولانى كه آنان را برگزيده و مراقبينى از پيش رو و پشت سر براى آنها قرار مىدهد.»
اين آيه گواه روشنى است بر اينكه خداوند متعال رسولان خود را بر امورى غيبى آگاه مىكند، لكن چنين نيست كه آنان مجاز باشند از آن علم همهجا استفاده نمايند، بلكه مورد استفادهى آن را خداوند متعال تعيين مىكند و تا خداوند حكيم اجازه نداده انبياء الهى حقّ ندارد علم غيب خود را اظهار نمايند. در واقع علم غیب دو نوع است: 1- علم بالغیب بالذات، که مخصوص خداوند است؛ 2- علم غیب بالغیر، وابسته به اراده و اجازه خداوند است که شامل دیگران میشود.[1]
نکته طلایی و زیبا از علم غیب بالغیر
انبيا و ائمه در روش زندگى و معاشرت و برخوردهاى خود با مردم، غالباً براساس علوم عادى عمل مىكردند و جز در موارد خاص و استثنايى براساس علم غيب عمل نمىكردند، به همين جهت از راه علم غيب خود به دفع خطر و فقر و امراض و ابتلائات خويش نمىپرداختند. چون آنان الگوى بشريتند و اگر در مسير زندگى و حركتهاى اجتماعى، غیر عادی عمل کنند ديگر جنبه اسوه بودن خود را از دست خواهند داد و جهانيان به بهانه آنكه آنان با علم الهی عمل مىكردهاند، از حركتهاى سازنده، انقلابى و اصلاحى باز خواهند ايستاد.
نتیجه آنچه كه در زمينه علم غيب و حدود علم پيامبر و امامان گفته شد، چندان پيچيده نيست؛ چرا كه علم آنها نسبت به امور غيبى متكى به علم و اراده پروردگار است و آنجا كه خدا بخواهد آنها مىدانند گاهی خدا میخواهد که یعقوب بوی پیراهن یوسف را از هشتاد فرسخی استشمام کند و گاهی خداوند اراده کرده است که یعقوب صدای یوسف در چاه نزدیک خود را نشنود.
پینوشت:
[1]. ترور کور، پایگاه تخصصی نقد وهابیت، پاسخ به شبهه علم غیب ائمه (علیهم السلام)
افزودن نظر جدید