مسلمانان به نظریه فداء در مسحیت ایراد وارد می کنند در حالی که روایات فراوانی از اسلام وجود دارد که اهل بیت و امامان معصوم علیهم السلام علی الخصوص امام حسین فداء برای گناهان شیعه به شمار می روند پاسخ شیعیان به این سوال چیست؟
الف:
این بحث مرتبط با بحث شفاعت ائمه اطهار سلام الله علیها است. بحث شفاعت با فداء تفاوت ماهوی دارند.
شفاعت علت تامه برای نجات نیست بلکه علت معدّه و در کنار سایر علل چون ایمان و عمل صالح قرار می گیرید و مومن را در رسیدن به بهشت یاری می کند . از سوی دیگر شهادت امام حسین علیه السلام نیز تنها به خاطر شفاعت شیعیان و محبانش نبوده بلکه در کنار اهداف عالی این قیام یعنی زنده کردن دین الهی و مبارزه با طاغوت یکی از آثار شهادت ایشان است .در حالی که در عقیده فدا تنها علت مصلوب شدن عیسی فدا شدن برای نجات ایمانداران به اوست.
ب: در شفاعت اذن خداوند متعال دخالت دارد یعنی امام در شفاعت مستقل نیست بلکه بدون اذن الهی امکان شفاعت نیست «مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ» کیست که شفاعت کند نزد او جز به اجازه اش( بقره، 255)اما در فدا، عیسی خداست نه بنده خدا . شهيد مطهرى مى نويسد: «شفاعت، همان مغفرت الهى است كه وقتى به خداوند نسبت داده مى شود، با نام «مغفرت» خوانده مى شود و هنگامى كه به وسايط و مجارى رحمت منسوب مى گردد، نام «شفاعت» به خود مى گيرد» (مجموعه آثار، ج 1، ص 259).
در حقيقت، خداوند اراده كرده است بندگان خود را از رحمت مغفرت خويش بهره مند سازد؛ لكن براى اعطاى آن، مانند ساير فيض هاى خويش، اسباب خاصى قرار داده و شرايطى قائل شده است. بر اين اساس، خداوند، اولياى الهى را به عنوان شفيعان و واسطه هاى فيض معين كرده تا آنان براى بندگانى كه در دنيا با اعمال خويش، شايستگى بهره مندى از اين رحمت الهى را پيدا كرده اند، درخواست مغفرت كنند. بنابراين، شفاعت اولياى الهى، چيزى جز فيض الهى و جلوه گرى خواست و اراده خداوند نيست. در حقيقت شفاعت، قانونى است كه خداوند واضع آن است. بر طبق اين قانون، اولياى الهى بر اساس شرايطى، براى عده اى خاص از گنه كاران، درخواست مغفرت مى كنند؛ يعنى، آنان واسطه فيض مغفرت الهى اند.
ج: در برخورداری از درجات شفاعت، ایمان و عمل صالح شرط است و بدون آن ها، فرد اصلاً در دایره شفاعت قرار نمی گیرد شفاعت جبران کننده نقص هاست. لذا مشرک قابلیت شفاعت ندارد چون اصلا ایمان ندارد.
امر شفاعت در دست خداست و لذا شفاعت شوندگان بايد مورد رضايت و پسند خداوند باشند؛ يعنى، شفاعت در حق كسانى مؤثر خواهد بود كه در دنيا در مسير اطاعت، بندگى و رضايت خداوند قرار داشتند. قرآن كريم مى فرمايد: «و [ شفيعان ]شفاعت نمى كنند، مگر براى كسى كه مورد رضايت و پسند خداوند باشد». انبياء آيه 28. رسول اكرم(ص) فرموده است: «شفاعت براى ترديدكنندگان، مشركان و كافران نيست؛ بلكه براى مؤمنان يكتاپرست است». (ميزان الحكمه، ج 4، ص 1472، ح 9482). امام صادق(ع) مى فرمايد: «هركس دوست دارد شفاعت در مورد او سودمند واقع شود، بايد در صدد جلب رضايت خداوند برآيد. بدانيد هيچ كس رضايت خداوند را جلب نخواهد كرد؛ مگر با اطاعت از خدا و پيامبر و اولياى الهى از آل محمد(ص».(بحار الانوار، ج 75، ص 220). اين روايت ضمن بيان شرط اساسى شفاعت (رضايت خداوند)، راه جلب خشنودى او را عمل به دستورات دين دانسته است.
از ديدگاه قرآن كريم، علت اينكه شفاعت به حال برخى از اهل دوزخ سودى نمى بخشد، عدم پايبندى آنان به احكام و وظايف دينى است: «از اهل دوزخ سؤال مى كنند: چه چيزى شما را جهنمى كرد؟ گويند: ما از نمازگزاران نبوديم و بينوا را اطعام نمى كرديم، و با اهل باطل، همراه و هم صدا بوديم، و روز پاداش را دروغ مى انگاشتيم، تا اينكه مرگ ما فرا رسيد. پس شفاعت شافعان به حال آنان سودى نمى بخشد»( مدثر آيات 48 – 42).امادر فدا صرف ایمان به مسیح سبب نجات است.