ندای درون چیست و آیا حقیقت دارد؟

  • 1396/05/24 - 13:31
یکی از اصول کلی تمام جنبش‌‌های نوظهور، توجه به ندای درون است. این درحالی است که تسلیم خداوند شدن و به فرمان و اراده‌ی او عمل کردن، آموزه‌ای است که در ادیان اصیل مورد تأکید بوده است؛ اما در شبه جنبش‌های معنوی، خواست خود و دنبال کردن امور دلخواه به عنوان رستگاری و سعادت معرفی می‌شود.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تسلیم خداوند شدن و به فرمان و اراده‌ی او عمل کردن، آموزه‌ای است که در ادیان اصیل مورد تأکید بوده است؛ اما در شبه جنبش‌های معنوی، خواست خود و دنبال کردن امور دل‌خواه به عنوان رستگاری و سعادت معرفی می‌شود. شبه جنبش‌های معنوی گوش سپردن به ندای درون را به جای گوش سپردن به فرمان خداوند قرار داده‌اند و ندای درون را بزرگترین راهنمای انسان می‌دانند. این موضوع دقیقاً در جریان شیطان‌گرایی مطرح می‌شود و همچنین آن‌چه برخی از شبه جنبش‌های معنوی به نام خدا یا شعور کیهانی و یا آگاهی برتر معرفی می‌کنند نیز از این قرار است. آنتوان لاوی پایه‌گذار کلیسای شیطان در کتاب انجیل شیطان نوشته است که شیطان نمادی از امیال، خواسته‌ها و طبیعت گنه‌کار بشری است و ما که می‌گوییم شیطان‌گرا هستیم، یعنی می‌خواهیم انسان هر چه می‌خواهد انجام دهد و به خواسته دلش گوش سپارد. تعالیم شبه جنبش‌های معنوی براین اساس استوار شده که هدف اصلی، راه یافتن به درون است.[هیلاس، ص 80] توجه به طبیعت درون و پیروی از آن به عنوان خدا یا الهه از شایع‌ترین آموزه‌هایی است که شبه جنبش‌ها بر آن تأکید دارند.[آسیب‌شناسی شبه جنبش‌های معنوی، ص 179]

پی‌نوشت:
پاول هیلاس، جنبش‌های نوین دینی، نشر مرندیز، 1387.
حمیدرضا مظاهری سیف، آسیب‌شناسی شبه جنبش‌های معنوی، نشر صهبای یقین، 1395.                                        

 

تنظیم و تدوین

دیدگاه‌ها

با سلام منظور از ندای درون، اینست که زمانی که انسان رفع تعلقات میکند و هویت های کاذب را از خود جدا میکند، درون خویش را عاری از همه این موارد می بیند، زمینه برای دریافت حقیقت فراهم میشود. ندایی از درون انسان بر می خیزد. ندایی که حقیقت محض است. ارتباطی به شیطان پرستی و مواردی که مطرح کردید ندارد.

سلام، کاملا درسته اما قضیه همیشه به این سادگی ها نیست! ما حتی اگر خیلی تمرینات معنوی و آرام سازی ذهن و جسم انجام داده باشیم باز با پدیده ای به نام شیطان و قدرت او و یارانش آشنا نیستیم! گاهی خلا سازی ذهن زمینه را برای ورود شیطان آماده می کند و نتیجتا هر ندای درونی الزاما ندای درونی الهی نیست ... شاید وسوسه ی شیطان و یا یارانش باشد! من آدم های زیادی را می شناسم که سالها تمرینات مدیتیشن انجام داده اند اما گاهی نمی توانند احساسات منفی خود را کنترل کنند و همین آدم ها گاهی تصمیمات اشتباه و ویرانگر می گیرند! من با خیلی عرفانهای شرقی و غربی آشنا هستم اما نهایتا هیچ الگویی بهتر، مطمئن تر و کامل تر و سخت تر (چون هدایت آن جدی است و باید با نفس درافتاد و تابعیت محض داشت، پس سختتر از این تکنیک های بی اصالت است) از اسلام پیدا نکردم! تبعیت از قرآن و ائمه بطور بالقوه بهترین هدایتگر می باشد هرچند انسانهای منحرف زیادی هم که اهل قرآن و ائمه بودند را دیده ام! مشکل ما انسانها هستیم که تبعیت نمی کنیم، مشکل نفس ماست اما روش درست است. از طرفی روش های آرام سازی غربی و شرقی از جمله تی ام یک روش مطمئن برای هدایت نبوده و اثر معنوی حقیقی ندارد! چون تبعبت از خدا در آن نیست! تسلیم نیست بلکه رها سازی است! شما اگر می خواهید در آب حرکت کنید و به جلو بروید باید شنا کنید و قوانین شنا را بلد باشید خلاصه تلاش زیاد می خواهد اما در عین حال می توانید خود را روی آب رها کرده و شناور باشید و دلخوش باشید .... اما حرکتی به جلو نخاهید داشت! یک کم فکر کنید در موردش :)

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.